مسئولین بهبهان

روز گذشته وقتی کارگری از روی ناچاری آنهم در آستانه سال نو، از یکی از اعضای شورا پیگیر حقوق معوقه خود و همکارانش می شود، این عضو شورا در پاسخ به این خواسته بحق، با چنین مضمونی پاسخ می دهد: وضعیت شهرداری خوب نیست، شما که می دانستید وضعیت شهرداری از نظر مالی ضعیف است چرا وارد شهرداری شدید، اگر نمی توانید تحمل کنید بروید دنبال یک کار دیگر بگردید!!!

آقای (..)محترم، شما بجای نوکری این کارگران زحمتکش که میخواهند شرمنده زن و بچه شان نباشند، چنین پاسخی می دهید!؟ وضعیت شهرداری اگر چنین شده قطعاً امثال شما هم در آن دخیل هستید. شما بجای ابراز شرمندگی در مقابل این عزیزان، اینگونه پاسخ می دهید!؟ شما از مردم رای گرفته اید که نوکری شان را بکنید نه اینکه یک جمله را تکرار کنید و مدام بگویید «پول نیست…» اگر پول نیست و از دست شما هم کاری برنمی آید، پس چرا این صندلی را رها نمی کنید!؟ چرا استعفا نمی دهید؟! اگر هم شهامت استعفا ندارید، لااقل ادب داشته باشید…

عذرخواهی کمترین کاری است که می توانید انجام دهید …

وقتی پس از این همه اتفاق عجیب و اسف‌بار در بهبهان آنهم طی کمتر از ۱۰ روز، عالی ترین مقام دولت یعنی جناب فرماندار بعنوان ریاست شورای تامین یک نشست فوری با رسانه ها تشکیل نداده و کوچک‌ترین توضیحی درخصوص هر کدام از اتفاقات رخ داده و تصمیمات اخذ شده (در صورت اتخاذ) و یا اقدامات پیشگیرانه، ندهد باید هر روز شاهد اینگونه اخبار تکراری باشیم.

آقای فرماندار حداقل پشت میکروفن فوت کنید بدانیم در شهر تشریف دارید…

مطالبه امنیت یک مطالبه فراگیر این روزهای مردم بهبهان است. پس دیگر از حربه «تشویش اذهان عمومی» استفاده نفرمایید و راه چاره ای برای این معضل پیدا کنید چراکه بجز اموال مردم، نوامیس همه ما در این شهر زندگی می کند و هر سکوتی درخصوص امنیت، خیانت به آنهاست.
نکته پایانی اینکه، مردم با هیچ شخصی مشکل قبلی ندارند، پس انجام وظیفه کنید و بجای قهرمان پروری از فرد یا گروهی، این مشکل پیش پا افتاده را حل بفرمایید.
بهبهان بیش از همیشه نیازمند آرامش است و بدانید مردم می بینند و با جدیت پیگیری و مطالبه می کنند…

راستی، «تهدید به شکایت» عضو جوان شورا کار زشت و دور از اخلاقی است…

می توان با هیچ ساخت

می توان مهربانی را، خدا را، عشق را

با لبی خندان تر از یک شاخ گل تفسیر کرد

می توان این جمله را در دفتر فردا نوشت :

خوبی از هرچیز دیگر بهتر است

به راستی این مصرع آخر تا چه اندازه در بین مردم و علی الخصوص مسئولان کاربرد دارد؟ مردم که به دلیل احساسات و انسانیتی که هنوز در خود دارند خوشبختانه تا حدودی از این مصرع پیروی می کنند. اما بی شک تعداد مسئولان و مدیرانی که به این جمله (مصرع) توجه کنند اندک است ،ضمن عذرخواهی از مدیرانی که جزء آن معدود مسئولان هستند اما باید اعلام کنم که یکی از شرایط قبول کردن بعضی از پست و مقام ها زیر پا گذاشتن احساس و انساندوستی (بیشتر…)

بهبهانی ها فکر می کنند نخبه اند. این جمله شاید برای مردمی که بارها و بارها نخبه خطاب شده اند و در سایر شهرها به خود بالیده اند که بهبهانی هستند، ناراحت کننده و تعجب آور باشد. در این مقاله بر این مدعا دلایلی می آوریم شاید نخبه بالقوه ای، بالفعل شود. رویکرد این نوشتار کلی است و استثنائاتی در این دیار غبار گرفته وجود دارد که مورد خطاب حقیر نیستند.

وقتی در لغت نامه دهخدا بدنبال معنی واژه نخبه می گردی به معنی ” برگزیده، برگزیده از هرچیز، دانا، باهوش” مواجه می شوید. یک بهبهانی شاید در کنکور موفق باشد یا بعبارتی در کنکور (بیشتر…)

با سلام خدمت کلیه عزیزانی که لطف کرده و به این دلنوشته گوش فرا می دهند.و سلام ویژه ای دارم خدمت دوستان تالاسمی و ویژه تر از آنها خدمت مسئولین زیربط که خدا را شکر از این مشکل رنج نمی برند چرا که اگر دچار این مشکل بودند همانند ما با داشتن تحصیلات هم در حال حاضر بیکار بودند و در به در دنبال کار بودند.اگر برای انجام کاری به دفتر یکی از مسئولین بروید و در آنجا متوجه شوید که استخدامی دارند و توسط یکی از دوستان لیستی بلند بالا جهت سفارش (بیشتر…)

ماجرای پرونده حسین کاظمی فرای حواشی و هیجانات عجیبی که در فضای شهر ایجاد کرد، نیاز به نگاه دقیقتری دارد و کمی تأمل در آن نشان از فرهنگ نابسامان اقتصادی و سرمایه گذاری در بین مال باختگان و چه بسا بسیاری دیگر از مردمان شهرمان دارد. اکنون که تب و تاب پیگیری اخبار قضایی و شناسایی فریب خوردگان فروکش کرده، شاید فرصت لازم فراهم شده باشد تا کمی به ریشه های به وجود آمدن چنین مسئله عجیبی، آن هم در شهر کوچکی مانند بهبهان، دقیقتر شویم.

وقتی به لیست افرادی که سرمایه شان را در اختیار حسین کاظمی قرار داده نگاه می کنیم (بیشتر…)

یک سال پیش