یادداشت

جناب آقای فرماندار و دادستان محترم بهبهان؛

طی یک سال گذشته بارها و بارها گزارشات دلخراشی از وضعیت امنیت تفرجگاه های بهبهان به گوش می رسد که دل هر انسانی را به درد می آورد… (بیشتر…)

«به چی ات بنازم  شهرم ؟

برای دیدن مادر و نگهداری از مادرم به بهبهان رفته بودم ولی مجبور بودم سری به کارت خوان ها و نانوایی بزنم …

هنوز گنداب پشت دولتسرای مادر

پر از لجن است ، هنوز بوی لجن پل سغلو ، مشام مردم شهر را آلوده می کند ، آزار می دهد ، هنوز در تمام محله ها و خیابان ها پر از آشغال است و کسی کاری نمی کند .مگر این شهر صاحب ندارد ؟

کارتخوان ها پول نمی دهند ، نانوایی ها شلوغ است و اعصاب مردم داغان است ولی شاعران شهر هنوز برای پل سغلو و شیرمستی های تاسیانی شان شعرهای عاشقانه می گویند ، ترانه سرایان ، ترانه ی ” بنازم به بهبهو ” می سرایند ، و برخی ، مردم را به شهر می خوانند .گردشگران دل شان را باید به چه خوش کنند ؟ (بیشتر…)

دوازدهمین دوره جشنواره گل نرگس بهبهان با همه فراز و فرودها به پایان رسید. جشنواره‌ای که برای پاسداشت میراثی ارزشمند از کهن دیار ارگان هر ساله برگزار می‌شود. اصولا جشنواره‌ها به فراخور موضوع و کیفیت برگزاری آنها، دستاورد(ها) به همراه دارند. اکنون باید پرسید، بهبهان از فرصت جشنواره گل نرگس، به دنبال چه دستاورد و رهیافتی است؟ سوالی که اگر پاسخش مشخص شود، به کیفیت اجرای آن نیز کمک شایانی خواهد کرد. شوربختانه عدم پاسخ شفاف به چنین پرسش اساسی، همواره انتقادات بجا و درستی را از کیفیت و کمیت این جشنواره به همراه داشته است. بی‌شک جشنواره دوازدهم هم از این قاعده مستثنی نبود؛ اما یک تغییر محسوس در این دوره، سبب شد که امیدها برای باکیفیت برگزار شدن رویدادهای آینده، زنده شود. در ادامه به نقاط ضعف و قوت جشنواره دوازدهم و شاه بیت این دوره، خواهیم پرداخت. (بیشتر…)

نماینده فعلی بهبهان، شب گذشته در جوار حرم امامزاده حیدر در جمع هواداران خود، صحبت های قابل تأملی را مطرح کرد که در ادامه به گوشه‌ هایی از آن اشاره و نقد خواهیم کرد؛

مظلومی در بخش های ابتدایی سخنرانی خود، به انتقاد از عملکرد شهرداری و شورای شهر پرداخت! ایشان در حالی این انتقادات را مطرح می کرد که جناب شریف پور ( شهردار سابق بهبهان) بعنوان حامی، در کنارش ایستاده بود! بعلاوه اینکه ایشان بهتر بود، نقد عملکرد شورا و شهرداری را به زمان انتخابات شورای شهر موکول کرده و این شب ها فقط به  عملکرد چهار ساله خود می پرداخت!؟ بنابراین در مقطع کنونی این خود نماینده است که باید نقد شود نه اعضای شورا و شهرداری (  و صد البته نقد آن مجموعه نیز باید در زمان خود با جدیت انجام شود). (بیشتر…)

شب گذشته، نماینده فعلی بهبهان در جمع هواداران خود در صحن امامزاده شاه فضل، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد:

«چهار سال چیزی نگفتم، چهار سال بر من سخت گذشت، امشب نمی خواهم سخنرانی کنم، می خواهم رنج‌نامه بخوانم، دردنامه بخوانم، از سوز و سویدای دل با شما سخن بگویم…»

برادر ارجمند جناب آقای مظلومی، شما در این سخنرانی حزن انگیز و پرشور از دردنامه سخن گفتید!؟

جناب مظلومی، اگر کسی دردی داشته باشد آن مادران داغداری هستند که جان فرزندانشان را در جاده های ناایمن و بی کیفیت بهبهان مثل جاده زیدون از دست می دهند.

جناب مظلومی، اگر کسی قرار است دردنامه بخواند این جوانان نخبه بهبهان هستند که علیرغم شایستگی ها، همچنان بیکارند و در این چند سال مداوم اخبار استخدام غیر بومی ها را شنیده اند.

جناب مظلومی، اگر کسی بخواهد از سوز دل سخن بگوید، آن پدری است که چشم انتظار اشتغال، ازدواج و خوشبختی فرزندانش است.

جناب مظلومی، دردنامه را مردم باید بخوانند نه شما که نماینده اید و مسئول! (بیشتر…)

چند کلامی با همراهان عزیز و شریف ارگانیان

در این قریب به ۱۰ سالی  که افتخار همراهی با شما خوبان را داریم، از ابتدا تا کنون رسالت مان این بوده است که به جز اعتلا و پیشرفت بهبهان چیزی نخواهیم و از این رسانه برای خود نردبانی نسازیم. بی شک حافظه تاریخی جمعی و سلسله یادداشت ها و نقدهای ما گواه همین مدعاست.

بدیهی است که ممکن است در این اثنا سهوا قلم به اشتباه زده باشیم ولی خرسندیم که علیرغم فشارها و تنگ نظری ها، مرعوب اصحاب قدرت نشده و در کنار همشهریان عزیزمان مانده ایم. بار‌ها بدلیل پیگیری حقوق حقه این شهر مورد شکایت قضائی قرار گرفته ایم و تک و تنها در راهروهای دادگاه دلخوش به دفاع از شهرمان بوده و از آن روزهای سخت با سربلندی عبور کرده ایم.

انتخابات دوره دوازدهم مجلس چند روز دیگر از راه می رسد.

انتخاباتی که می بایست محل وفاق و همبستگی باشد به دلایلی محل افتراق شده است.

این روزها دو دیدگاه در ایران ما و به تبع آن در بهبهان عزیز ما رایج است: (بیشتر…)

یک سال پیش