کنکور بدون شک یکی از مهمترین مراحل زندگی یک شخص است.با کنکور تا حدودی سرنوشت و آینده شخص رقم خواهد خورد و چه بسا اشخاصی که به دلیل عدم موفقیت در این مرحله، مسیر و هدف زندگی خود را تغییر داده اند. بعضی ها این مرحله را بسیار ناعادلانه می دانند چرا که معتقدند این ۴ تا ۵ ساعت مسیر زندگی فرد را مشخص می کند و امکان دارد در این چند ساعت هرگونه مشکلی برای فرد به وجود بیاید که نتواند آن چیزی که یاد گرفته را بروز دهد. همواره در بهبهان، که در استان معروف است به نخبه پروری، داوطلبین عزیزی هستند که با کسب رتبه های برتر، نام خود و بهبهان را دوباره بر سر زبان ها می اندازند.
به همین مناسبت مصاحبه ای را داشتم با یکی از این عزیزانی که در این زمینه خوش درخشید که در ادامه توجه شما را به خواندن این گفتگوی صمیمانه جلب می کنم.
پسری که از روستا به شهر آمد و با وجود دوری از خانواده انگیزه خود را از دست نداد و مراحل تحصیل را پشت سر هم با موفقیت طی کرد و در پایان موفق شد رتبه ۸ ایثارگری را کسب کند.( ۱۵۵ کشوری و رتبه ۷۶ منطقه ۲ )
لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید؟
به نام خدا؛ شهاب طیبی هستم متولد ۱۳۷۶/۳/۱۲، در روستای آل طیب به دنیا آمدم و دوران ابتدایی را در این روستا گذراندم،جهت ادامه تحصیل به بهبهان آمدم و دوره راهنمایی را در مدرسه نمونه دولتی آزادگان سپری کردم. برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه همزمان در دبیرستان تیزهوشان و نمونه رسول اکرم قبول شدم اما به دلیل اینکه تیزهوشان خوابگاه نداشت و منزل ما هم هنوز در روستا بود به دبیرستان نمونه رسول اکرم رفتم. در این دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب کردم.
تاسال دوم مقطع متوسطه در خوابگاه بودم، بعد از آن منزلمان به بهبهان منتقل شد.
معدل شما در دوران دبیرستان و پیش دانشگاهی چگونه بود؟
معدل سال اول و دوم زیاد جالب نبود، معدل سال اول دبیرستان من۱۹/۰۴ بود و در سال دوم هم ۱۹/۰۵ اما در نوبت اول سال سوم دبیرستان و نوبت اول دوره پیش دانشگاهی به یاری خداوند و زحمات دبیران معدل من ۲۰ شد.( معدل کتبی سال سوم ۱۹/۶۰)
چرا شما رشته ریاضی را انتخاب کردید؟آیا کسانی بودند که در این زمینه شما را راهنمایی کنند و مشوق شما باشند؟
به دلیل علاقه شخصی به رشته ریاضی و همچنین علاقه به دروس این رشته.
بله دوست عزیزم جناب آقای حسن اخلاقی که دو سال از بنده بزرگتر بودند و همچنین جناب آقای پابست (دبیر ریاضی) و جناب آقای روانشادی (دبیر فیزیک) علاوه بر کار تدریس در دیگر مباحث اخلاقی و زندگی هم همیشه راهنمای بنده بودند و زحمات فراوانی را برای بنده کشیدند که جا دارد در همین جا از زحمات این عزیزان تقدیر و تشکر کنم.
درس خواندن برای کنکور را از چه زمانی آغازکردید و روزانه چند ساعت مطالعه داشتید؟آیا شما از آن دسته از عزیزان هستید که کلاس های پیش دانشگاهی را تعطیل میکنند و فقط به دروس کنکوری می پردازند؟
بنده متاسفانه تا قبل از سال سوم مطالعه ای برای کنکور نداشتم، فکر کردم که کنکور را از دست داده ام اما با مشورت بعضی از دوستان به خودآمدم و از همان مهر سال سوم مطالعه و کلاس های کنکوری را آغاز کردم. ساعت ۱۴:۳۰ که از مدرسه می آمدم حدود نیم ساعت تا یک ساعت استراحت می کردم و بعد شروع می کردم به مطالعه دروس کنکوری. اعتقادی به زیاد خواندن ندارم، به نظر من باید هرچند ساعت که می خوانیم مفید باشد.
خیر،من تمامی کلاس های پیش دانشگاهی را حضور داشتم و یک جلسه هم غیبت نکردم.
آیا شروع از سال سوم خوب بود؟به نظر شما بهترین زمان برای شروع چه زمانی است؟
خیر، شروع از سال سوم فشار های بسیار زیادی را برای من به وجود آورد. از نظر من بهترین زمان برای شروع سال دوم است که فشار زیادی را به داوطلب وارد نمی کند.
نظر شما در مورد نقش مشاوران چیست؟ آیا مشاوران در موفقیت شما نقشی داشته اند؟
نقش مشاور بستگی دارد که مشاورش چه شخص و یا گروهی باشد.وقتی شروع به خواندن دروس کنکور می کنید شخصی باید وجود داشته باشد که به نحوه خواندن شما جهت دهد که این کار را مشاوران انجام می دهند.
بله در طول این دو سال آقایان سجادی فر (مشاور اصلی) و قیصری زحمات فراوانی را برای من کشیدند که باید از زحمات این عزیزان نهایت قدردانی و سپاس را داشته باشم. قبل از حضور مشاوران تراز من ۵۰۰۰ بود که با حضور این دو عزیز تراز من به ۷۰۰۰ رسید. و همچنین در زمان جمع بندی شرایط برای من سخت شده بود که از کجا شروع کنم؟ ولی با راهنمایی این عزیزان مسیر درست را پیدا کردم.
دوران جمع بندی تقریباً دوران سختی است، البته نه اینکه زیاد سخت باشد ولی دقت و انتخاب درستی را می خواهد که داوطلب اشتباه نکند. از نظر من در این دوره داوطلب نباید زیاد حساس باشد و به خودش فشار بیاورد، یک نگاه اجمالی به مبحث هر درس داشته باشد کافی است.
جو شهر و محیط از طرفی می تواند برای داوطلب محرک باشد و از طرفی هم مضر،جو بهبهان برای داوطلبین چگونه است؟
متاسفانه جو بهبهان برای من زیاد خوب نبود. اکثر مردم بجای تشویق و روحیه دادن به من برعکس عمل می کردند و می گفتند چرا رشته ریاضی را انتخاب کرده ای، این رشته از لحاظ آینده شغلی مناسب نیست. هرچند این حرف ها برای من در انتخاب رشته و تصمیمم تاثیرگذار و مهم نبود ولی برای من که به این رشته علاقه داشتم شنیدن این حرف ها بسیار سخت و ناراحت کننده بود.
نقش خانواده برای داوطلب چگونه است؟خانواده شما چه انتظاری از فرزندخود داشتند؟
نقش خانواده بسیار مهم وتاثیرگذار است مخصوصاً اگر خانواده تحصیلکرده باشند از همه لحاظ می توانند مشوق و حامی فرزند خود باشند.
خانواده من بسیار منطقی فکر می کردند و همچون خود من معتقد بودند که اصل تلاش و کوشش است، اینکه رتبه چند باشد و کجا قبول شوم و رشته ام چه باشد زیاد مهم نبود. به من میگفتند برای ما اینکه اینگونه تلاش می کنی مهم است.
از شرایط قبل و هنگام کنکور توضیح دهید؟
معمولاً بیشتر داوطلبان بعد از آخرین کنکور آزمایشی، مطالعه خود را ادامه نمیدهند،اما من مطالعه خود را ادامه دادم تا یک روز قبل از کنکورسراسری،اینکار باعث میشد که سرعت عمل من در تست زنی افزایش پیدا کند زیرا در زمان کنکورهای آزمایشی امتحان کرده بودم.
قبل و بعد کنکورهیچ گونه استرسی نداشتم و باخونسردی کامل تست ها را علامت زدم.
دلیل اینکه استرس نداشتید چه بود؟
وقتی عملکردم در کنکورهای آزمایشی و همچنین ترازهای خوب خود را می دیدم به طبع اعتماد به نفسم هم بالا می رفت و این اعتماد بنفس باعث می شد که استرس نداشته باشم و به خود فشار زیادی وارد نکنم.
بعد از کنکور و در زمان اعلام نتایج شما و خانواده محترمتان چه احساسی داشتید؟
بعد از کنکور احساس آزادی داشتم و در کل احساس خوبی داشتم که راحت شدم.
در زمان اعلام نتایج زیاد استرس نداشتم، نتیجه همان چیزی بود که انتظار داشتم و این باعث خوشحالی بیش از حد من و خانواده ام شد.
اولویت های شما چگونه بود؟ در بهبهان برای انتخاب رشته بین رشته برق و مکانیک تا حدودی رقابت وجود دارد. آیا این رقابت در انتخاب شما تاثیر داشت؟
اولویت های من برق و مکانیک بود که خوشبختانه در همان اولویت و انتخاب اولم قبول شدم
بله تاثیر داشت، من هم اولویت اولم را برق شریف انتخاب کردم و بعد تهران و امیرکبیر. برق یا مکانیک برای من زیاد فرقی نداشت و مهم انتخاب یکی از این دو رشته بود.
برنامه شما برای آینده چیست؟ تا چه مقطعی تحصیلات خود را ادامه خواهید داد؟ به فکر خارج رفتن هستید یا نه؟علاقه دارید وارد کار تدریس و دانشگاه شوید و یا وارد صنعت؟
به یاری خداوند تا دکتری ادامه خواهم داد، اگر شرایط مناسب نباشد و پیشنهاد خوبی داشته باشم امکان دارد به خارج از کشور بروم.
به کار تدریس و دانشگاه علاقه ندارم و بیشتر به فکر ورود و کار در صنعت هستم.
حرف آخر شما برای داوطلبین عزیز؟
همیشه جای امید وجود دارد و برای انجام هر کاری هر وقت که شروع کنند خوب است.
در پایان تشکر می کنم از تمامی عزیزانی که در این موفقیت نقش تاثیر گذاری داشتند علی الخصوص خانواده عزیزم.
وبسایت ارگانیان: با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، به امید موفقیت شما در سایر مراحل زندگی.
واقعا از اقای سلامی بسیار ممنونم که این مصاحبه ها را انجام میدن چون برای روحیه باقی هم بسیار مفید است.ان شاالله ایشون همیشه سالم باشند و همچنین این مصاحبه ها را به جای مطالبی که زیاد سودمند نیستن در سایت خوب ارگانیان قرار دهند.با تشکر.دوست دار شما