در شهری که مشکلات از در و دیوارش می بارد، بعضا برخی حرکت ها نه تنها سرعت این پسرفت را کم نمی کند بلکه وضعیت را اسفناک تر نیز می کند. آری اینجا بهبهان، شهر نخبگان و مردم بی خیال. سکوت بی موقع در برابر بسیاری ناملایمات، ریشه ی نابسامانی وضعیت ترحم برانگیز امروز شهر است. وقتی می بینی درختانی که شاید شناسنامه اصلی ترین خیابان شهر است را براحتی سر می برند، هاج و واج می مانی که نکند در شهری خوش آب و هوا زندگی می کنی که این شهر توسط درختان سرسبز احاطه شده و اگر درختی هم قطع شود قطعا جایگزینی آن براحتی انجام شده و حتی سایه های درختان بر خنکای این شهر می افزاید و عده ای لرزشان می گیرد و شاید این دلیل محکمی بر قطع درخت مذکور بوده است.

در شهری که نهضتی به نام نهضت سبز تصویب می کند که درخت تنومدی را از ریشه در آورد. نهضتی که باید امید به سرسبزی در آن موج بزند، مصوبه خشکاندن می گذراند. جالب اینجاست طلایه داران و مدعیان محیط زیست نیز در جلسه سکوت اختیار کرده اند.

یاد ایامی که در خیابان عدالت درختی   داشتیم !

یاد ایامی که در خیابان عدالت درختی داشتیم !

موضوع از آنجا خنده دارتر ( کارم از گریه گذشت است بدان می خندم) می شود که نه شهردار از این ماجرا خبر داشته و نه اعضای شورای شهر !! شهرداری که به حلقه گمشده پیشرفت شهر معروف است. حال این حلقه ی گمشده، خود را به واسطه ی بی خبری از ماجرا، تبرئه می کند.

قصد محاکمه ندارم، چرا که این کار دیگر نخل های تاریخی خیابان عدالت را زنده نمی کند ولی ما بهبهانی ها باید بدانیم که از ماست که برماست. در گذشته نیز از این اتفاقات رخ داده است که متاسفانه میزان برخورد و نارضایتی مردمی ظاهرا در حدی نبوده که اثر بازدارندگی در ادامه این روند را به همراه داشته باشد. لکن اگر این بار نیز مسئول مورد نظر مورد بازخواست جدی قرار نگیرد، نخل های حدفاصل مسجد سلطانمحراب- جوانمردی نیز مورد عنایت دوستان قرار خواهد گرفت.

قطع درختان قدیمی خیابان عدالت

قطع درختان قدیمی خیابان عدالت

ای کاش حداقل قربانی کردن این درختان، مشکلی نیز از این مردم دوا می کرد. ولی صد حیف که بی سلیقگی بی داد می کند و طرح های غیراصولی که بعضا بعد از مدتی تعویض می شوند، جایگزین نخل های تنومد می شوند.

گاهی با خود فکر می کنم نکند عمدی در کار است که وضعیت ظاهری و مبلمان شهری را نابود کند ولی ناخودآگاه از این خواب پریشان بیدار می شوم و طبق معمول به آینده خوش بین می شوم در حالی که نیک می دانم ضعف ها آنچنان مشهود است که یقین برای آینده ی نامیمون به سر منزل واقعیت رسیده است. نشان به آن نشان که امروز آینده ی دیروز بود و ما مردم اجازه دادیم و احتمالا خواهیم داد که ظاهر شهرمان اینگونه زشت و بی درخت شود.

حسب وظیفه بر خود لازم می دانم، از همه عزیزانی که مراتب اعتراض و نگرانی خود را به گوش مسئولین رسانده اند تشکر کرده و از عموم مردم فهیم بهبهان که از این خبر متاثر شدند بخواهم که فرهنگ نامبارک

کر به ما چه ! ” را کنار گذاشته و بجای غر زدن، مراتب اعتراض قانونی خود را به گوش مسئولین مربوطه برسانند، چرا که در غیر اینصورت باید کما فی السابق شاهد ریشه زنی درختان باشیم.