معرفی

خبری به دست این رسانه رسیده مبنی بر «مسمومیت تعدادی از کارکنان مجموعه بیدبلند خلیج‌فارس ( قریب به بیست نفر) ناشی از استنشاق گازهای محیطی پالایشگاه!»

بصورت شفاف بیان بفرمایید این خبر صحت دارد یا خیر؟ بدلیل اهمیت بالای موضوع، هرگونه جزییات در این زمینه را سریعا به مردم گزارش کنید.

این رسانه آماده انتشار پاسخ مدیریت پالایشگاه بیدبلند خلیج‌فارس در خصوص این موضوع مهم است.

این دلنوشته عجیب، تلخ و قابل تأمل از فرزاد صدری عزیز را بخوانید و …:

«فاصله شیراز تا بهبهان به طور تقریبی ۳۲۰ تا ۳۵۰ کیلومتر است و به طور متوسط بعد از حدود ۵ ساعت رانندگی،برای برگزاری یک برنامه فرهنگی خسته و کوفته به بهبهان می رسم.بلافاصله به خانم ملک تاج اعتبار تماس می گیرم و از وضعیت عمارت چهل دری برای میزبانی مراسم می پرسم.خانم اعتبار به مرکز استان سفر کرده اما بلافاصله به همکارانش تماس می گیرد و یک ظهر تا شب طول می کشد تا عمارت سروسمان پیدا کند و تمیز شود.شب با من تماس می گیرد و می گوید عمارت حسابی تمیز شده اما چندین کیسه زباله پشت در است ای کاش عزیزان زحمتکش شهرداری همکاری کنند و زباله ها را حمل کنند،دوست عزیزی در شهرداری بهبهان دارم که می گوید مهمترین و فعال ترین چهره فرهنگی شهر است تماس می گیرم تا او را راست آزمایی کرده و از وی خواهش کنم برای کمک به فعالیت فرهنگی از پاکبانان زحمتکش بخواهد زباله ها را از در عمارت منتقل کنند.این دوست مدعی رد تماس می دهد دوباره زنگ می زنم دوباره رد تماس می دهد بدون اینکه پیامی بفرستند.منتظر می مانم شاید تماس گرفت خبری نمی شود.بعد از گذشت نیم ساعت هر چه زنگ می زنم گوشی اش را خاموش کرده! به معاون خدمات شهری تماس می گیرم با احترام رفتار می کند و‌ پاسخ می دهد آدرس را پیامک کنید تا در کسری از ثانیه  بگویم آشغال‌ها را منتقل کنند.با این وجود که تمام بهبهان آدرس خانه چهل دری ( محسنی) را می دانند آدرس را پیامک می کنم و  ذوق زده از رفتار محترمانه جناب معاون خدمات شهری به خانم اعتبار پیام می دهم امشب آشغال ها را منتقل می کنند.ظهر روز بعد خانم اعتبار پیام می دهد جهت اطلاع شما هیچکس برای انتقال آشغال ها مراجعه نکرد!! مایوس و ناراحت پاسخ می دهم کمی که گرما فروکش کرد با ماشین خودم آشغال‌ها را جابجا می کنم.پاسخ می دهد وانت گرفتم آشغال‌ها را بردند. (بیشتر…)

تصویر اولی که می بینید خانواده مَعرفی، از شیوخ مطرح و خوش نام کویت با اصالتی بهبهانی هستند که پروژه های بزرگ خیریه ای در اقصی نقاط ایران تاکنون انجام داده اند. نماینده مورد وثوق این خانواده در بهبهان، حاج عبدالحسین بیانی از خیران باسابقه بهبهان است که امشب ایشان را به بهانه بتن ریزی پروژه بزرگ مرکز درمان سرطان بهبهان ( در مجموعه بیمارستان ولیعصر عج) دیدیم که در این هوای گرم پای کار بود و قرار است تا صبح در کنار پروژه بر روند کار نظارت کند. در این پروژه سهم خیر ( خانواده معرفی) قریب به پانزده میلیارد تومان برآورد شده است. این تنها یکی از پروژه های خانواده معرفی در بهبهان است، این خانواده با نمایندگیِ حاج عبدالحسین بیانی، چند پروژه بزرگ دیگر در بهبهان را نیز به نتیجه رسانده. حاج عبدالحسین اما گلایه های زیادی داشت! از حرف ها و حواشی که شنیده بود بسیار دلخور بود و می گفت از خودی ها حرف های عجیب و دور از انتظاری شنیده ام که شاید این آخرین پروژه ام باشد!
مردی که بدون تایید او، خانواده عزیز معرفی، پولی واریز نمی کنند حالا از شرایط ایجاد شده برای امور خیریه در بهبهان اظهار ناراحتی می کرد.
حاج عبدالحسین تلاش می کند در این مجموعه علاوه بر مرکز درمان سرطان، یک طبقه را به مرکز تخصصی چشم پزشکی و یک طبقه را به همراه سرای بیمار اختصاص دهد. او می گوید سازه را طوری طراحی کردیم که قابلیت ارتقا به ۱۰ طبقه را داشته باشد و این روی خوش ماجراست…
اما کاش برخی از ما بهبهانی ها، متحدانه از خیران خوش نام و دلسوز این شهر که این چنین پای کار ایستاده و به مردم شریف بهبهان خدمت می کنند، حداقل زخم زبان نزنیم و برایشان حواشی ایجاد نکنیم. حاج عبدالحسین در این گرما با عرقی بر پیشانی، با عشق کنار پروژه ایستاده بود تا سرسوزنی از پول خیرانی که به او اعتماد دارند هدر نرود حالا اما با دلی پرغصه گلایه های عجیبی ( که نمی توانیم جزییات آنرا منتشر کنیم) را با ما درمیان گذاشت. البته دوستان رسانه با گرمی از ایشان استقبال و وی را به ادامه کار دلگرم کردند. ما به نمایندگی از مردم فهیم بهبهان، دست همه خیرانی که عاشقانه دل در گرو دیار خود دارند را به گرمی می‌فشاریم…

راستی دانشکده مدرن پزشکی بهبهان هم توسط خیر دیگری ( که تمایل به ذکر نام ندارند) با کیفیت بسیار بالایی ساخته شده که از ترم مهر امسال، میزبان دانشجویان پزشکی خواهد بود.

بیایید قدر سرمایه های ارزشمند بهبهان را بدانیم…
حاچ عبدالحسین بیانی

روز خبرنگار، بر کسانی که خالصانه در این مسیر قدم بر می دارند مبارک…
بهبهان بی شک به خبرنگاران شجاع و حق طلب بیشتری نیاز دارد تا در مقابل صندلی‌ نشینان کم کار و قدرتمند این شهر بایستند و سکوت عافیت طلبانه در پیش نگیرند…

این روز بر آنهایی مبارک است که «با مردم اند»…

سال 73 که برای کارهایی دانشجویی گه گاهی به اداره دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه رفت و آمد داشتم، مرد میان سالِ جمع و جوری را می‌دیدم که در یکی از اتاقهای آن اداره(همان اتاق روبروی مدیریت امور اداری فعلی دانشگاه شهیدچمران اهواز) نشسته بود و اغلب یکی دو نفر دانشجو و غیر دانشجو کنارش بودند و معمولا سر در کتاب و روزنامه داشت و همزمان به رادیوی کوچکی که روی میز گذاشته بود گوش می‌داد. خیلی به کارمندان شبیه نبود. حرف زدن، سواد و معلومات و رفتارش بسیار فراتر بود. مخصوصاً که هر روز بعضی اعضای باسابقه هیأت علمی را می‌دیدم که به دیدارش می‌آمدند و دقایق بسیاری با او هم سخن می‌شدند. مدیران دانشگاه به ویژه مدیر وقت آن اداره آقای دکتر ولی‌الله‌شجاع‌پوریان هم خیلی ملاحظه‌ او را داشت و به شدت احترام می‌کرد.

کمی بعد فهمیدم که این کارمند خاص، دانشجوی دهه 40 در دانشگاه صنعتی شریف(آریامهر سابق) بوده و بعد به خاطر فعالیت سیاسی به زندان افتاده، اخراج شده، دوباره در اهواز دانشجو شده ولی رها کرده و در انقلاب فعال بوده، سال‌‌های نخست جنگ مسوولیت مهمی داشته و خلاصه سوابق کم‌‌نظیر انقلابی و مبارزاتی دارد و آدم‌‌های مهم مملکتی او را می‌شناسند و … اما برایم سوال بود این آدم با چنین موقعیت‌‌ها و پیشینه‌ای چرا شده است کارمند قراردادی یک اداره جزء در دانشگاه؟! نتوانسته یا نخواسته یا مشکلی داشته و او را به کار نگرفته‌اند؟

(بیشتر…)

بهبهان از گذشته تاکنون مفاخری را پرورش داده که وظیفه ماست که آنها را معرفی کنیم.

امیدواریم مسئولان نیز به نحوی ویژه در این مسیر گام بردارند.
پیشنهاد می شود در گام نخست، خیابانی به نام این انسان شریف و ارزشمند نامگذاری شود.

 

 

یک سال پیش