در نوشتار اول، حوادث سالهای قبل از انقلاب تا سال ۵۶ بیان شد، در این نوشتار سعی شده است که حوادث سال ۵۷ در بهبهان مورد بررسی قرار گیرد. آنچه مشخص است حضور گسترده مردم و هماهنگی خودجوش آنها برای به ثمر رسیدن انقلابی بود که جوانانی برومند، درخت تنومندش را با خون خود آبیاری کردند.
اولین باری که نام امام خمینی (ره) در بهبهان بر سر زبان ها افتاد
از سخنرانی های معروف و به یادماندنی دوران انقلاب در بهبهان، سخنرانی حجت الاسلام حسن زاده در مسجد امام جعفرصادق(ع) بود که در پایان آخرین شب سخنرانی اش برای اولین بار نام امام را در بهبهان بر سر زبان ها انداخت.همچنین ایشان در ادامه همان سخنرانی، قطعنامه ای که در ۸ بند تنظیم شده بود را قرائت کرد، که از موارد آن بازگشت امام خمینی و آزادی زندانیان سیاسی بخصوص آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری بود، پس از پایان سخنرانی، تظاهراتی برپا شد. شیشه های بانک تجارت شکسته شد و همچنین در آن شب و روز بعد تعدادی از انقلابیون دستگیر و بازداشت شدند.
آغاز سال ۱۳۵۷
در ایام نوروز سال ۱۳۵۷ فردی به نام آقای فاکر با نام مستعار محمدرضا خراسانی برای ایراد سخنرانی در مسجد امام محمد باقر(ع) به بهبهان دعوت شد. در همین ایام نیز سید علی موسوی گرمارودی از شاعران سیاسی که تازه از زندان رژیم آزاد شده بود وارد بهبهان شد و در اطراف تفرجگاه امامزاده شیرعلی، در منطقه باغبهان سخنرانی کرد.
در تابستان ۵۷ نیز این سخنرانی ها ادامه پیدا کرد که از آن جمله می توان به سخنرانی شیخ سید رضا اکرمی در مسجد خاضعی اشاره کرد. در رمضان همان سال نیز آقای رضوی در مسجد امام جعفرصادق(ع) به ایراد سخنرانی پرداخت. در همین ایام بود که تظاهراتی (شروع تظاهرات از کنار مسجد سلطانمحراب ) در بهبهان شکل گرفت که منجر به شهادت اولین شهید انقلاب در بهبهان، شهید کرم جوانمردی شد. همزمان با شهادت شهید جوانمردی، شهید گرایمی نیز تیر می خورد و یک هفته بعد به درجه رفیع شهادت می رسد. در شب همان روز حجج الاسلام مجتهدی (شیخ آقا بزرگ) و دعاوی و سید محمد حسین موسوی دستگیر شده و به مدت سه ماه در زندان اوین تهران به حبس محکوم می شوند.
اولین راهپیمایی عظیم مردم بهبهان در ایام انقلاب ۵۷
در روز عید فطر۵۷، راهپیمایی عظیمی از امامزاده ابراهیم (ع) آغاز شد. در صف اول این راهپیمایی جمعی از روحانیون بهبهان از جمله شهید بخردیان حضور داشتند و همین موضوع باعث پیوستن جمع کثیری از مردم و حتی زنان انقلابی بهبهان (برای اولین بار) به راهپیمایی شد. این راهپیمایی با سخنرانی شهید بخردیان و همچنین اهدای گل به نیروهای شهربانی همراه بود. یکی دیگر از رویدادهایی که در آن زمان شور انقلابی را تشدید کرد، آزادی سید عماد سیدان (اولین فرماندار بهبهان بعد از انقلاب) بود که با استقبال گسترده مردم همراه شد، ایشان بعد از آزادی در مسجد امام جعفرصادق (ع) به ایراد سخنرانی پرداخت.
در اوایل مهرماه ۵۷ و همزمان با بازگشایی مدارس، موج جدیدی با اعتصابات در دبیرستانهای بهبهان به راه افتاد. مراسمات مختلفی هر روز در یکی از دبیرستانهای بهبهان برگزار می شد که از آن جمله می توان به قرائت قرآن، سخنرانی، سرود و تعویض پرچم ( پرچم شیرخورشید پایین کشیده میشد و پرچم سبز رنگ مزین به ” لا اله الا الله ” به اهتزاز در می آمد) اشاره کرد. یکی دیگر از کارهایی که در مدارس انجام میشد، تغییر نام مدارس بود، که به عنوان نمونه نام دبیرستان سلطانی به دبیرستان دکتر شریعتی تغییر نام داده شد.
در همان ایام، شب ها کنترل شهر در اختیار نیروهای انقلابی بود بطوری که عبور مرور خودروهای شهربانی در شب با مشکلات زیادی انجام میشد ولی دیری نپایید که با انتصاب سرهنگ امیری به ریاست شهربانی بهبهان، شهر دوباره به حالت شبه حکومت نظامی فرو رفت.
در ایام محرم ۵۷ (آذر ماه)، که در زمان نخست وزیری ازهاری بود، اعلام شد که مردم می توانند در تاسوعا و عاشورا در قالب دسته های عزاداری راهپیمایی کنند. اما در شب های قبل از آن اوضاع جور دیگری پیش می رفت. بعنوان نمونه در امامزاده ابراهیم(ع)، نیروهای نظامی بسوی مردم تیراندازی می کردند. در سایر محله های بهبهان نیز سینه زنی هاو عزاداری ها رنگ و بوی انقلابی گرفته بود و اغلب هم نیروهای شهربانی به جمعیت هجوم می بردند و آنها را پراکنده می کردند.
در تاسوعا و عاشورای ۵۷، راهپیمایی های گسترده ای در سراسر کشور برگزار شد. در بهبهان هم در روز تاسوعا از محل بدیعا تا مسجد بردی و در روز عاشورا از محل بدیعا تا شهیدآباد راهپیمایی گسترده ای انجام شد.
از نوحه های انقلابی و ماندگار آن دوران می توان به :
ای همه تان ابوذران دوران
سر ننموده خم بسوی عثمان
چه باک اگر شوی شهید ایمان
در ربذه سرزمین ایران
اشاره کرد. شور انقلابی مردم در آن دوران با سخنرانی هایی مانند سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در مسجد امام محمد باقر(ع)، سخنرانی آیت الله خزعلی در مساجد امام محمدباقر(ع) و امام جعفرصادق(ع)و سخنرانی مرحوم جواد رشیدیان و شیخ علی اکبر رضوانی در مسجد بدیعا، به اوج خود رسیده بود. در بحبوحه ی آن ایام، یک اتفاق مهم، به رعب و وحشت مردم از شهربانی پایان داد و آن هم ترور دو تن از افسران شهربانی به نام های داوودی و نصیری توسط گروهی مقلب به منصورون ( که از اعضای آن می توان به محسن رضایی، شهید بقایی و … اشاره کرد) بود.
بهمن ماه ۵۷ در بهبهان
در ۱۱ بهمن ۵۷ روحانیون و مردم بهبهان، در مخالفت با عدم اجازه به امام برای ورود به ایران، در صحن امامزاده شاه فضل(ع) تحصن کردند. در غروب همان روز، پس سخنرانی در مسجد امامزاده حیدر(ع) مردم با شعار ” خمینی، خمینی قلب ما باند فرودگاه توست” به سمت امامزاده شافضل(ع) راهپیمایی کرده و به متحصنین پیوستند.
در ۲۲ بهمن ۵۷ که مصادف شده بود با اربعین شهادت شهید پیروز، جمع کثیری از مردم برای شرکت در مراسم چهلم این شهید در مسجد امام خمینی حضور پیدا کردند و بعد از آن به سمت شهیدآباد برای حضور بر سر مزار این شهیدعزیز، راهپیمایی کردند. در عصر همان روز بود که از رادیو اعلام شد که انقلاب به پیروزی رسیده است.
در صبح روز ۲۳ بهمن ۵۷ نیز اعضای شهربانی و هنگ ژاندارمری خود را تسلیم نیروهای انقلابی کردند …
در پایان بر خود لازم می دانم از حاج سیف الله مهاجرانی که با دقت و ظرافت جزئیات وقایع قبل و حین انقلاب ۵۷ در بهبهان را تشریح فرمودند، تشکر ویژه ای داشته باشم. این نوشتار به نقل از ایشان به رشته تحریر در آمده است. انشاالله شاهد آن باشیم که سایر عزیزانی که در آن زمان در متن حوادث بوده اند نیز قلم بدست بگیرند و از زوایای دیگر به شرح حوادث آن ایام بپردازند تا بتوانیم بخشی از تاریخ شهرمان را به شکلی واقعی و ملموس به آیندگان منتقل کنیم …
جناب آقای مهندس فرجیان پور
آیا حذف دروس ارائه شده توسط شما در دانشگاه خاتم الانبیا بعد از مقاله انتقادی نسبت به نماینده صحت دارد؟؟؟
آقای فرجیان پور اگه این دوست عزیز تو این قسمت در مورد حذف واحدهای درسیتون تو دانشگاه نمیپرسیدن، آیا شما باز هم توی ستون پربحث ترین های اخیر در وب سایت اختصاصی خودتون این خبر با دو گفتگو میوروید اول بزارین؟؟؟؟؟ ایا این خودشیفتگی شما رو نشون نمیده؟؟ آیا این نشون نمیده که مطلبی که این چند روز در فضای مجازی پخش شده و نام چند انسان رو همراه با خودتون پخش کردن و آبروی مسلمانی رو بردن کار خودتونه؟؟؟ ابن کار زشتیه . بزارید طبق قانون سایتتون اینجا هر قدر بیننده نظر گزاشت خودش اتومات بیاد بالا، دست از این عوام فریبی و مظلوم نمایی بردارین.
درود محسن عزیز
تذکر بجایی بود. کامنت مورد نظر حذف شد.
تشکر از حسن توجه شما
درود از حسن توجه تو خالی شما جناب فرجیان پور
کدوم کامنتو اشتباهی حذف کردی؟؟؟ بازم که داری دروغ تحویلمون میدی ، کامنت اولی ( behbahan27 ) هنوز سر جاشه که پس چرا میگی حذفش کردم؟؟ تازه هنوزم تو قسمت پربحث ترین های سایتت این مطلب با کمتر از یازده نظر در صدر جای گرفته ، این همون بی طرفی شما نسبت به اشخاص بود؟؟؟؟درست کن اون اشتباه چند باره تو یه خورده در مورد کار مطبوعاتی و رسانه ای هم مطالعه کن تا شاید اشتباهاتت کمتر بشه.
تشکر از حسن توجه خیلی بالای جناب فرجیان پور کارشناس ارشد مهندسی برق
آقای فرجیان پور دوست و حامی محبوب دکتر احمدی نژاد و سینه چاک در دانشگاه چمران و خاتم الانبیا
شما فقط ۴ واحد حق التدریسی داشته اید نه بیشتر . اگر نخبه بودی لااقل از ایام قدیم تا حالا بهای بیشتری به شما داده میشد .
من نمی دانم از این همه همچی گیری چه بگویم
جناب آقای مهندس فرجیان پور
با عرض سلام و تشکر از زحمات جناب عالی
من بهبهانی نیستم وبه تازگی از مشهد به بهبهان آمده ام و متاسفانه چیزی که مشاهده کردم اینست که کلا مردم بهبهان نسبت به نظافت شهر واقعا بی توجه هستند.البته این وظیفه شهرداری است ولی مردم هیچ مطالبه ای بابت این موضوع ندارند.به نظر من به جای تعریض جاده سیمان کاش وضعیت خیابان های شهر و نظافت و شستشو ی آنها واجب تر است . چون گردو خاک خیابانها واقعا باعث بیمار شدن مردم میشود.البته شهردار محترم کارهای خوبی انجام دادهاند که شایسته تقدیر است ولی واقعا شهر به کارهای خیلی بیشتری نیاز دارد.
به روزیم با
گزارش تصویری از راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ بهبهان
دانلود کلیپ لبیک یا محمد (ص)در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ بهبهان
در
ashoora72.com
سلام ، جناب آقای حسین نژاد ، کسی باید در مورد کسی صحبت کند که لااقل تا حدودی خودش در اون اندازه باشه ، همه میدونن تو چه جوری مدرک کاردانی گرفتی و بعدش دانشگاه آزاد برای کارشناسیت که اونو همه ما که هم دانشگاهیت بودیم میدونیم که اساتید الکی بهت نمره میدادن نمونه اش جوانی و بعدش چه جوری آقای شریعتی هلت داد تو کمیته امداد ، منم باشم باید از شریعتی طرفداری کنم ، هر چی باشه آقای فرجیان پور وام دار کسی نیست ، البته سرت هم کلاه رفته چون مثلا بچه […] رو برد دانسگاه خاتم الانبیا و […] هم شد معاون فرهنگی دانشگاه آزاد
آقای قنبری
۱٫ شما کاردانی من رو نمی دانید . پس بدانید . بنده در اندیمشک و دزفول بودم و اساتید قدیم و دوستان من هم اکنون در آنجا دکتر مصلح . دکتر عطار . دکتر خیراندیش . دکتر براتی . دکتر بهرادوند . دکتر گلشاهی هستند و موسس انجمن دانشگاه آنجا و اولین نشریه در سال ۸۴ در مسابقات دانشجویی را داشتم . پس نمی دانید و عجولانه سخن گفتید . اشکالی ندارد .
۲٫ جناب عزیز اگر اندکی اهل تامل بودید باید بدانید که دوست عزیزم مهران جوانی بنده را بدلیل اینکه به همکلاسی عزیزم جناب آقای ع.ش تقلبی رسوندم با نمره ۴ درس ۳ واحدی را انداختند و من با ایشون فقط یک درس داشتم و همه مثل اینکه بجز شما میدانند .
۳٫ بنده طبق آزمون سال ۹۱ با بالاترین معدل و سطح نمرات علمی و تخصصی طبق پرینت آزمون سراسری استخدامی جذب شدم .
شما اگر همکلاسی بنده بودید احتمالا فراموشی گرفته اید از نمرات بنده در دانشگاه . جهت اطلاع خودت می توانی از اساتید بنده بعنوان مثال آقایان فطانت . آدمی . فرداد . جوانی . مدادیان . مخلصی در مورد توان علمی بنده سوال کنید .
بنده خدا تو حتما در خواب بوده ای . . .
کلاه سر افرادی میرود که آخرت خود را با ترور بیجای شخصیت به میدان می آیند .
هر کسی که بنده را بلحاظ رشته دانشگاهی میشناسد میداند که بوده و هستم .
لااقل ارجاع میدهمت به معدل ها . مقالات و نمراتم از دیپلم تا الانم .
تشکر از حسن توجه شما ای جوان خوش ذوق
اره