دوازدهمین دوره جشنواره گل نرگس بهبهان با همه فراز و فرودها به پایان رسید. جشنوارهای که برای پاسداشت میراثی ارزشمند از کهن دیار ارگان هر ساله برگزار میشود. اصولا جشنوارهها به فراخور موضوع و کیفیت برگزاری آنها، دستاورد(ها) به همراه دارند. اکنون باید پرسید، بهبهان از فرصت جشنواره گل نرگس، به دنبال چه دستاورد و رهیافتی است؟ سوالی که اگر پاسخش مشخص شود، به کیفیت اجرای آن نیز کمک شایانی خواهد کرد. شوربختانه عدم پاسخ شفاف به چنین پرسش اساسی، همواره انتقادات بجا و درستی را از کیفیت و کمیت این جشنواره به همراه داشته است. بیشک جشنواره دوازدهم هم از این قاعده مستثنی نبود؛ اما یک تغییر محسوس در این دوره، سبب شد که امیدها برای باکیفیت برگزار شدن رویدادهای آینده، زنده شود. در ادامه به نقاط ضعف و قوت جشنواره دوازدهم و شاه بیت این دوره، خواهیم پرداخت.
عموما جشنوارههای بومی مانند جشنواره گل نرگس بهبهان از چند منظر قابل بحث و بررسی است. یک جنبه، کیفیت برگزاری رویداد در بازه زمانی تعریف شده است و جنبه دیگر میزان بازتاب (در سطوح استانی و ملی) و دستاوردهای آن رویداد است. بیشک جنبه دوم، همواره جزو جنبههای مغفول رویداد مهم و باارزشی چون جشنواره گل نرگس بهبهان بوده است. بیایید یک به یک، این دو جنبه را واکاویی کنیم.
در جنبه نخست، زیرمجموعههای زیادی وجود دارد که باید مورد به مورد به تعدادی از آنها اشاره کرد:
مکان جشنواره گل نرگس بهبهان
شاید قید مکانی محدود برای چنین جشنوارهای کمی سخت باشد چراکه وسعت جشنواره گل نرگس بهبهان میتواند به وسعت کل شهرستان باشد مثلا یک بازدیدکننده یا یک گردشگر در قالب جشنواره گل نرگس بهبهان، علاوه بر بازدید از غرفههای جشنواره، سری به نرگسزارها و مکانهای دیدنی بهبهان نیز خواهد زد، بنابراین باید در کنار مکان مرکزی جشنواره (محل غرفهها)، سایر مکانهای هدف گردشگردی را نیز در زیرمجموعه جشنواره قرار داده و برای بالابردن کیفیت آنها نیز تلاش شایانی شود. از این منظر، متاسفانه به دلایل مختلفی چون نبود زیرساختها و عدم برنامهریزی کارشناسانه، این دوره نیز همانند ادوار گذشته، نمره قابل قبولی نگرفت. هر چند در این جشنواره، تعدادی جوان برای معرفی جاذبههای گردشگری و گل نرگس بهبهان (در قالبی شبیه به تورلیدر) اقداماتی انجام دادند که میتواند به فال نیک گرفته شود، اما بیشک نیاز به برنامهریزی بهتر و صد البته حمایتهای بیشتری خواهد داشت. درخصوص مکان برگزاری غرفهها و اجرای مراسم نیز سخن بسیار است اما متاسفانه این مورد نیز در مجموع نمره مطلوبی نگرفت، چراکه موقعیت جغرافیایی هتل رضا هر چند در مسیر نرگسزارهای بهبهان قرار داشت اما به اعتقاد نگارنده، بهتر بود مکان جشنواره در کمترین فاصله ممکن از نرگسزار منابع طبیعی بهبهان (بعنوان مرکز ثقل نرگسزارهای شهرستان)، قرار میگرفت تا بازدید از غرفهها با دیدن نرگسزار در طول هم قرار گیرند.
از طرف دیگر موقعیت مکانی هتل رضا طوری است که شهروندان بهبهانی بصورت روزانه، کمترین تردد را از آن مسیر دارند و این مورد باعث شد که حال و هوای جشنواره، کمتر در سطح شهر احساس شود. قطعا درخصوص موقعیت مکانی جشنواره باید بحثهای کارشناسی زیادی انجام گرفته و جنبههای مختلف آن (از بررسی شرایط ترافیکی گرفته تا بهترین موقعیت نسبت به نرگسزارهای بهبهان)، باید سنجیده شود.
کیفیت غرفهها در جشنواره گل نرگس بهبهان
بیشک یکی از نقاط قوت جشنواره دوازدهم، کیفیت بسیاری از غرفههای آن بود. با وجود فرصت کم برای مجریان برنامه، غرفههایی متناسب با تاریخ و فرهنگ بهبهان نسبت به ادوار گذشته، به چشم میخورد؛ هرچند با برنامهریزی و تامین مالی بهتر (برای کاهش وابستگی مالی به غرفههای بی ربط به ماهیت جشنواره) میتوان بصورت حرفهایتری به بحث غرفهها پرداخت. از دیگر نقاط قوت غرفهها، کیفیت مطلوب چادر نمایشگاهی جشنواره بود که سطح کیفی جشنواره (از جنبه فیزیکی و غرفهداری) را تا حد بسیار خوبی بالا برده بود. غرفههایی همچون غرفه نمایش وسایل خانگی و ابزارآلات قدیمی بهبهان، کتب منتشر شده در حوزه گویش، فرهنگ و سنت بهبهان، آثار تجسمی، مصنوعات، بافتنیها و نقاشیهایی با محوریت تاریخ و فرهنگ بهبهان را میتوان از چشمنوازترین غرفههای جشنواره دوازدهم دانست.
سین ویژه برنامههای جشنواره گل نرگس بهبهان
در این خصوص نیز با توجه به فرصت محدود برنامهریزی شده، تا حد مطلوبی آیین و سنت بهبهانی با برگزاری نمایشهای محلی مانند کَل وُجور و سنت قند و کُنجی و اجرای ترانههای گویشی و تجلیل از بزرگان حوزه موسیقی محلی بهبهان و رونمایی از یک کتاب ارزشمند، پاس داشته شد.
بودجه جشنواره گل نرگس بهبهان
عموما وقتی قرار است جشنوارهای باکیفیت، آنهم در سطح ملی برگزار شود، تامین بودجه برنامه یکی از اصلیترین ارکان آن به شمار میرود. متاسفانه در سالهای اخیر علیرغم برگزاری جلسات متعدد در استان و فرمانداری بهبهان، جزییات دقیق بودجه اختصاص یافته به این جشنواره مهم و همچنین طریقهی هزینه کرد آن، بصورت شفاف تشریح نشده است. لذا در جشنواره دوازدهم علیرغم قولهایی که به برگزارکنندگان داده شده بود، مشکل مالی و تامین بودجه برای ابتداییترین موارد نیز به وضوح به چشم میخورد و اگر کمکهای چند همشهری دلسوز و مجموعه پالایشگاه بیدبلند خلیج فارس نبود، مشکلات جدیتری در این بخش اتفاق میافتاد. لذا برای جشنوارههای آتی، دقت و پیگیری در این حوزه باید در اولویت امور قرار بگیرد.
بازتابها و دستاوردهای جشنواره گل نرگس بهبهان (دوازدهم)
هر ساله جشنواره گل نرگس بهبهان، متاسفانه بدون کوچکترین بازتاب و دستاورد بزرگی، فقط به بیلان کاری چند مدیر ختم میشود. جشنواره دوازدهم نیز از منظر بازتاب استانی و ملی، توفیق چندانی پیدا نکرد و حضور گردشگردان و تورهای مختلف نیز غالبا به واسطه معرفی سینه به سینه و تجربی تورلیدرها از سالهای گذشته و فعالیتهای مجازی و پراکنده، شکل گرفته بود لذا با توجه به ظرفیتهای عظیم فضای مجازی و حتی صدا و سیما، میتوان با تمرکز بیشتر و بکارگیری متخصصان این حوزه، برنامهریزی و تلاش مضاعفی انجام داد چراکه تحقق هدف بزرگی مانند معرفی بهبهان بعنوان یکی از خاستگاههای اصلی و باستانی گل نرگس، عقب نماندن در زمینه بازتابهای گسترده رسانهای است که متاسفانه این سالها بدلیل ضعف بنیادی در این حوزه، بسیاری از شهرهای کم نام و نشان نیز به واسطه کار جدی در بحث رسانهای، خود را در صف مدعیان حوزه نرگس قرار دادهاند.
سخن پایانی
جشنواره دوازدهم را میتوان از جنبههای متعدد دیگر نیز مورد ارزیابی قرار داد که از حوصله این نوشتار خارج است و باید در جلسات تخصصی به ریز جزییات آنها پرداخت؛ اما شاید مهمترین و ارزشمندترین جنبه جشنواره گل نرگس بهبهان، سپردن سکان مدیریت این رویداد به انجمن مردمی بهبهانیهای مقیم تهران و کرج و استفاده از ظرفیتهای بینظیر این نهاد ارزشمند بود. انجمنی که سالها تلاش کرده است در حد بضاعت خود، گوشهای از مشکلات بهبهان را شناسایی و به طرق مختلف نقش خود را در رفع آنها ایفا کند. این اتفاق مبارک، برکات ارزشمندی را به همراه داشت که بیشک بزرگترین دستاورد جشنواره دوازدهم قلمداد میشود. اولین و مهمترین موهبت این سکانداری، وفاق مردمی و تخصصی شکل گرفته در بدنه نخبگانی بهبهان بود. قطعا همه ما بهبهانیها بر سر این نکته اتفاقنظر داریم که اگر وفاق نخبگانی و مردمی در این شهر شکل بگیرد، بهبهان یک تحول اساسی را به خود خواهد دید و این جشنواره با نقش آفرینی فرزندان دلسوزی که سالها در سطوح ملی و بینالمللی کسب تجربه کردهاند، فصل جدیدی را ارتباطات نخبگانی ایجاد کرد. نگارنده معتقد است جشنواره دوازدهم با هر کمی و کاستی، رسالت اصلی دیگری را زنده کرد که اگر قدر دانسته شود، میوههایش در سالهای آینده چیده خواهد شد.
لذا جشنواره دوازدهم به رغم بیمهریهایی که قابل پیشبینی بود، اتحاد و وفاق منحصربفردی ایجاد کرد که باید به فال نیک گرفته شود. بهبهان بیش از هر زمان دیگری به مسئولیتپذیری و همدلی نخبگان و وسعت بخشیدن به ارتباطات در سطوح استانی و ملی نیازمند است و جشنوارههایی مانند گل نرگس نشان داد که میتواند میزبان موثر و ارزشمندی برای تحقق این مهم باشد.
همچنین بخوانید: