19 مهر 1403
از سال ۱۳۹۱
شیخ محسن قنبریان بهبهان

پاسخی مستند به یک سخنرانی // دو کلمه حرف حساب با شیخ شهیر شهر / قسمت اول

در سده ی اخیر دایی جان ناپلئونیها به دو دسته مهم تر تاریخی قابل تقسیم اند : قبل از انقلاب ( یا همان زمان شاه ) و پس از انقلاب .

ویژگی آنانیکه به دسته ی قبل از انقلاب تعلق داشتند و هنوز هم بازماندگان و هوادارانی دارند ، این بود که هر وقت و هر جا ایراد و مشکلی پدیدار می شد ، و یا کیان مملکت در معرض تهدیدی قرار می گرفت ، یک راست نوک پیکان را به سمت انگلیسی ها نشانه می رفتند و میگفتند : کار، کار انگلیسی هاست .

این تفکر که قدمتی به بلندای حضور تاریخی و نامیمون انگلیسی ها در ایران دارد و هم چنان هم در بین مردم دیار ما رواج دارد ، بعد از پیروزی انقلاب و البته پس از پایان جنگ تحمیلی ، حضور یک آلترناتیو وطنی را در کنار خود دیده است .

این بار پای یک ملت و ملیت در میان نیست ، بلکه پای اکبر هاشمی رفسنجانی در میان است .

پس به زعم موافقان این اندیشه ، هرگاه و هر جا مشکل و معضلی در جامعه نمودار گشت کار ، کار هاشمی است .

بیش از دو دهه است که تنور احاله دادن تمام گرفتاریهای ملک و ملت به هاشمی و خانواده و یارانش داغ داغ است . و هر زمان که می رود هیزم آتش این تنور رو به خاکستر شدن و سردی نهد ، باز عده ای نان خود را در این می بینند که با بهانه یا بی بهانه ،  به حرفی و حدیثی ، چه درست باشد چه نادرست ، این آتش غلیان یابد .

روی سخن این نوشتار متوجه واعظ شهیر شهر ، جناب آقای شیخ محسن قنبریان و بهانه این جستار بررسی و تحلیلی به قدر

وسع بر نطق ایشان در چهاردهم خرداد امسال در مسجد بلال به مناسبت گرامیداشت امام راحل می باشد .

بیانات ایشان حاوی مطالبی است که کمال انصاف در آن رعایت نشده است و از شخصیت هایی نام برده می شود که به نظر می رسد عادلانه قضاوت نشده اند .

خالی از لطف نیست که در ابتدای ورود به اصل موضوع ، جمله ای که ایشان در دقایق ابتدایی نطق خویش ایراد فرمودند عرضه گردد و پس از آن شخصیت هایی که از آنها نام برده می شود و مطالبی که به آنها منتسب می شود مورد بررسی و نقادی قرار گیرند .

آقای قنبریان در ابتدا چنین می گویند :

خدا میداند ، شهادت میدهم ، به جان امام قسم میخورم  به قصد زدن کسی این جملات را انتخاب نکردم ، جملات را انتخاب کردم ،دیدم به یک کسایی میخورد !

اولین شخصیتی که مورد پردازش آقای قنبریان قرار می گیرد و سرلیست کسانی است که به جملات انتخابی ایشان می خورد جناب آقای هاشمی است که متناسب با موضوع بحثشان درباره شان موارد ذیل مطرح می شود :

نقل قول از جناب قنبریان:

ـ مجری برنامه به سوی  ظهور از ایشان میپرسند ؛ اگر بخواهم سوالم را ریز بکنم آیا خود انقلاب اسلامی حرکتی در این مسیر (رسیدن به انقلاب حضرت مهدی (عج) ) نبوده است ؟

پاسخ آقای هاشمی به نقل از آقای قنبریان :

این که می فرمائید انقلاب ما گاهی به سوی ظهور است من به صورت مستند نمی توانم بگویم . ممکن است بارها این انقلاب ها رخ بدهد و بعد منقضی شود و بعد انقلاب های دیگر واقع شود . این ها چیزهایی نیست که بتوانیم درباره آن ظهور حضرت مهدی را پیشگویی کنیم و آنهایی که این کار را میکنند هم اشتباه می کنند .

یادداشت نگارنده :

و اما پاسخ مشروح آقای هاشمی :

ممکن است این اثر در انقلاب اسلامی باشد . اما انقلاب اسلامی منشا ظهور خاص خود را دارد . بحث هایی که ما الان در مورد امام زمان مطرح می کنیم ، بحث خاصی است اما تکالیفی که در قران و به طور کلی اسلام برای ما تعیین شده است ، منشاء حرکت ما و ملت ما به سمت انقلاب بوده است ، از جمله این تکالیف می توان به وظیفه خدمت به مردم ، مبارزه با ظلم و ستم ، تبیین معارف الهی ، باز کردن راه پیشرفت مردم ، ایجاد استقلال و آزادی برای ملت اسلامی و تحقق آن چیزی که از اسلام می فهمیم اشاره کرد، اینکه  می گویید انقلاب ما گامی به  سوی  ظهور است من به صورت مستند نمی توانم بگویم و…

در ادامه مجری می  پرسد : من هم قصد پیشگویی ندارم بلکه می خواهم به کاربردهای چنین تفکری برسیم . یعنی اینکه آیا انقلاب اسلامی تابعی از تفکر انتظار نبوده است ؟

پاسخ آقای هاشمی : اگر همان حرف قبلی من را مبنی بر اینکه  ” انسان امیدوار دارای افق دید ، آماده جهاد و تلاش است  ” در نظر بگیریم ، پاسخ به این سوال مثبت است .

فکر میکنم در اینجا قضیه کاملا روشن است و مخاطب براحتی بتواند تفاوت دو متن را از هم تمیز دهد، و اگر صرفا متن برش زده آقای قنبریان ملاک باشد نیز پاسخ روشن است.

آقای هاشمی در پاسخ میگویند ، نمی توانم به صورت مستند این قضیه را تایید کنیم ، یعنی اینکه این جمله را به آیات و روایات و یا برهان محکمی استناد دهم و اساسا ایرادی هم ندارد آقای هاشمی که فردی مجتهد است در این زمینه به صراحت هم رای استاد خویش هم نباشد .

البته به گمانم جناب آقای قنبریان مشروح مصاحبه ها را مطالعه نفرموده باشند و به همان بولتن هایی که به دستشان رسیده است اکتفا کرده باشند والا اینگونه نمی گفتند ، ویا شاید با این باور که جناب ایشان ایمان دارند که بیش از ۹۵ درصد پا منبری هایشان حتی به خود اجازه نمی دهند که صحت گفتار مرادشان را بررسی کنند هر چه خواسته اند افاضات فرموده اند .

نقل قول از جناب قنبریان:

ـ آقای هاشمی در پاسخ به سوال مجله تخصصی انتظار که می پرسد شما همیشه با امام بودید و در سفرهای زیادی با ایشان بودید و خاطرات بسیاری با ایشان داشتید آیا در خصوص انقلاب جهانی حضرت مهدی و ارتباطش با انقلاب ما چیزی نشنیدید؟

پاسخ آقای هاشمی : اما اینکه خصوصا درباره ی حکومت جهانی حضرت مهدی با هم صحبت کرده باشیم و من چیزی از امام شنیده باشم من چیزی یادم نمی آید .

آقای قنبریان در ادامه می گویند : حال ایشان (آقای هاشمی) خاطراتی یادشان می آید که هیچ جنی نشنیده است !

یادداشت نگارنده :

ـ از این واضح تر نمی شود . روزنامه نگار  از ایشان راجع به شنیده های آقای هاشمی بر اساس مجاورت و مراودات طولانی و مستمر ایشان با امام در مورد مسا له ی خاصی می پرسد ؟ و ایشان می گوید در این زمینه یادم نمی آید صحبتی کرده باشیم.

کجای این قضیه ایراد دارد ؟ اولا مگر دیگران نقل و قول کرده اند که ما در طی مصاحبت های با امام چنین موردی را مکرر شنیده و یا به ما توصیه شده است ، که حالا یقه ی آقای هاشمی را چسبیده اید که چرا یادتان نمی آید؟

در ثانی جناب آقای قنبریان ، مگر شما با جن و پری در ارتباطید که می فرمائید خاطراتی که ایشان نقل می کنند هیچ جنی نشنیده است ؟ ای کاش راجع به این نوع خاطرات جن نشنیده هم مصداقی می آوردید .

ـ شما آقای هاشمی را متهم میکنید که با عربستان بر خلاف نظر امام که پس از فاجعه کشتار حجاج در سال ۶۶ و قطع ارتباط فرمودند از هر که بگذریم از سعودی نمی گذریم و بر خلاف مشی رهبری رابطه با عربستان و سفر به بیت الله الحرام را مجددا برقرار کرده و اعلام برائت از مشرکین را نیز به شکل فرمالیته برگذار نموده اند و استنادتان به خاطرات جناب آقای ری شهری است .

در ادامه اشاره دارید به روابط صمیمانه ای که آقای هاشمی با امیر عبدالله بر قرار نموده و متقابلا مورد استقبال پادشاه سعودی قرار گرفته است . در ارتباط با این قضیه برائت از مشرکین چنین می گویید :

نقل قول از جناب قنبریان:

آقای هاشمی در این قضیه دیپلمات شد ، و همه دیپلمات شدند . آقای هاشمی هر وقت در قدرت است تمامیت خواه است . هیچ کس نباید غیر از او حرف بزند ، همه باید مثل او حرف بزنند . حتی هیچ وزیری هم حرفی نزد . به ائمه جمعه چپ نگاه کرد همگی سکوت کردند . به رسانه ملی فشار آورد آنها هم سکوت کردند ، فقط آقای جنتی هم که اشاره ای کرد ، آقای هاشمی بر نتافت ، آقای روحانی بر نتافت ، آقای ظریف برنتافت…(نقل به مضمون)

یادداشت نگارنده :

-جالبترین بخش بیانات جناب قنبریان همین مواردی است که نقدش در پی می آید ؛

اولا جناب استاد ! ارتباط مجدد با عربستان به اذن رهبری معظم بوده و ایشان از برقراری دوباره مناسک حج به تفضلات خاص الهی تعبیر نموده اند .

ثانیا : استناد شما به خاطرات آقای ری شهری است . در این باره ذکر چند نکته ضروری است:

  • آیا شما شخصا خاطرات آقای ری شهری را مطالعه فرموده اید ؟ که البته بعید میدانم زحمت چنین کاری را به خود داده باشید.
  • آیا خاطرات شفاهی ایشان معیار و میزانی است که بتوان براساس آن آقای هاشمی را محاکمه کرد و هیچ احتمال خطا و اشتباه در آن نیست ؟

لازم است اضافه کنم که جناب آقای قنبریان گزارش کاملی که در سخنرانی خویش در مورد قضیه ارتباط مجدد با عربستان ارائه می دهند ـ تقریبا بدون یک (واو)اضافه ـ گزارش اختصاصی سایت فارس (۹۴/۲/۸) است که ایشان رو خوانی اش می کنند و به گونه ای از سند و مدرک گفته هایشان سخن می رانند که گویی خود قبول زحمت فرموده اند و این مطالب را گرد آوری و به هم پیوند زده اند .

اختصاصی فارس/ برشی از جلد ۵ کتاب «خاطره‌ها»ی آیت‌الله ری‌شهری
خبرگزاری فارس / مقاله مربوط به مذاکره آیت الله هاشمی با ملک عبدالله

ثانیا : می شود در این زمینه با آقای قنبریان هم رای بود که جناب هاشمی در دوران ۸ ساله ریاست جمهوریشان همه چیز را در سیطره خود داشتند و تعبیر تمامیت خواهی قابل قبول است . اما باید به استحضار حضرتعالی رسانده شود ، رسانه ملی  و ائمه جمعه هر دو نهادی زیر نظر رهبر انقلاب هستند و اساسا نباید فشار اقای هاشمی کارگر بیفتد و اگر خط و مشی ای که دنبال می شد مورد رضایت رهبری نبود قطعا ایشان بدون ملاحضه بر خورد می کردند .

دیگر اینکه اشاره تان به واکنش آقای جنتی به این قضیه است . یک جای روایت شما ایراد دارد آقای قنبریان !

به نظر می آید در و تخته ی نا صواب به هم ممزوج کرده اید.

مگر می شود آقای هاشمی در اوایل دهه هفتاد به ائمه جمعه چپ نگاه کند و بعد آیت اله جنتی پس از بیست و اندی سال به آن واقعه واکنش نشان دهند ؟ و اگر هم بنا به فرض آقای جنتی در همان زمان تذکر انقلابی داده باشند ، جناب روحانی و ظریف چه سمتی داشته اند که بر نتافتن آنها قابل اهمیت بوده باشد .

جناب آقای قنبریان شما معتقد ید آقای هاشمی  جبهه استکبارستیزی را بست . لازم است برای تنویر افکار شما وعموم به عرضتان رسانده شود  در راستای همان شعارهای استکبار ستیزانه بود که بدترین نوع روابط دیپلماتیک را در دوران آقای هاشمی سپری کرده ایم و تقریبا با تمامی دول اروپایی و آمریکایی مشکل ارتباطی داشتیم و این دولت اصلاحات بود که ایران اسلامی را با اتخاذ سیاست های تنش زدایانه پذیرای ورود دولت ها از سرتاسر کره خاکی به این مرز و بوم نمود .

در پایان این بخش لازم میدانم دو کلمه حرف حساب برادرانه با شما داشته باشم :

همشهری عزیز جناب آقای قنبریان، به گمانم  تاریخ مصرف این گونه همایش ها و نمایش ها گذشته است. هر چه نمد می شد از این رهگذر بافت ، دیگران بافتند و ثمره اش را دیدند . دیگر از آقای هاشمی آبی برای کسی گرم نمی شود . بنده مدافع تمامی رویکردها و عملکردهای آیت الله هاشمی نیستم و با شما هم رایم که انتقادات جدی بر کارنامه ۶۰ ساله ی فعالیت های سیاسی و مذهبی ایشان وارد است ولی صفر و صدی به قضیه نگاه کردن و تمام گرفتاریها را به ایشان منتسب کردن شرط انصاف نیست  و همیشه کار ،کار هاشمی نیست!

شما مصائب زمان حال را رها کرده اید و به گذشته ای می پردازید و مسائلی را بر جسته می سازید که در شرایط فعلی از درجه اهمیت ساقط هستند .

روزی نیست که خبر ناگواری از فجایعی که دولت محبوبتان طی ۸ سال حکمرانی اش به بار آورد به بیرون درز نکند . از آن دولت فخیمه معاون اول  در زندان و معاون اجرایی اش در بازداشت و مابقی یاران و اصحاب هم در صف بازجویی و بازداشت به سر می برند . چرا از آن همه تاراجی که شد و از این همه گرفتاری  ومرارتی که مردم متحمل شده اند و هنوز هم با آن درگیرند سخنی نمی گویید ؟

آیا الان دغدغه مردم آقایان هاشمی و صانعی و رییس دولت اصلاحات  و … هستند ؟ که اگر دغدغه اشان هم باشد  برای مسائل دیگر است . برادر بزرگوار، که این همه آقای هاشمی را مورد خطاب و عتاب قرار می دهید و بابت روابط دیپلماتیک با عربستان ایشان را شماتت می کنید ، آیا پیام تسلیت آقای احمدی نژاد ، آن رجایی ثانی و آن رئیس دولت پاک دستان را در فقد سلطان بن عبدالعزیز عامل کشتار حجاج در سال ۶۶ مطالعه فرموده اید ؟ شما ملک عبدالله را خونریز و سفاک می خوانید در صورتیکه آقای احمدی نژاد ایشان را خادم الحرمین الشریفین می خواند و از برای درگذشت سلطان بن عبدالعزیز وزیر دفاع وقت آل سعود نیز متاثر و متالم می شود . که البته در دنیای سیاست امروز شاید رد وبدل شدن این قبیل پیام های دیپلماتیک گونه امری رایج به نظر برسد .

( برای مشاهده متن کامل پیام آقای احمدی نژاد به مناسبت درگذشت سلطان بن عبدالعزیز کلیک کنید)

متن پیام آقای احمدی نژاد به مناسبت درگذشت سلطان بن عبدالعزیز
متن پیام آقای احمدی نژاد به مناسبت درگذشت سلطان بن عبدالعزیز

همشهری عزیز آقای هاشمی همان کسی است که امام امت در پی ترور ایشان که از میان ده ها و صدها ترور بود فرمودند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است و تنها کسی است که امام (ره) دستور دادند برای ایشان گوسفند قربانی کنند .

آیا میدانید آیت الله خامنه ای چه تعابیری در وصف ایشان دارند چند تایی را برای مثال و از زمان های متفاوت برایتان می آورم :

نظر رهبر انقلاب در مورد کاندیداتوری آقای هاشمی (روزنامه رسالت،۲۷مهرماه ۱۳۶۶):

ـ من آقای هاشمی رفسنجانی را برای همه مسئولیت ها صد در صد می پسندم و تایید میکنم من شخصی گیراتر ، شیرین تر و محبوبتر وکار امدتر از آقای هاشمی رفسنجانی در بین مسئولین جمهوری اسلامی ایران برای پست ریاست جمهوری و دیگر مسئولیت های مهم سراغ ندارم .

گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب در سال ۶۹ در جواب منتقدان هاشمی ( پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی ) :

آقای هاشمی کسی است که امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظه ی وفاتشان ،  نهایت اعتماد و اطمینان را به او داشتند ؛ ایشان کسی است که این قدر مورد اعتماد امام بود . اینقدر به امام نزدیک بود ، حرفهای امام را بیشتر از آنها شنیده ، دردلهای امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد . حالا عده یی همین طور حرف می زنند و اصلا نمی دانند که حرف دل امام چه بود .

حالا چنین آدمی در راس امور ماست . من هم به امور واقفم و می بینم که در مملکت چه کار می شود .من آدم بی خبری نیستم . …حالا یک عده دایه های مهربانتر از مادر، مرتب اینجا و آنجا می نشینند و ذهن مردم را خراب می کنند .

رهبری در مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت هفتم ( مرداد سال ۷۶) :

هیچ کس برای من هاشمی نمی شود .

بیانات رهبری در خطبه های نماز جمعه (۸۸/۳/۲۳):

“آقای هاشمی را همه می شناسند . من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیت های بعد از انقلاب نیست ؛ من از سال ۱۳۳۶ ـ یعنی ۵۲ سال قبل ـ ایشان را از نزدیک می شناسم . آقای هاشمی از اصیل ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود ، از مبارزان جدی و پیگیر قبل از انقلاب بود ؛ بعد از پیروزی انقلاب از موثرترین شخصیت های جمهوری اسلامی در کنار امام بود ، بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز . این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته . قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب می کرد و به مبارزین می داد. اینها را جوانها خوب است بدانند . در طول این مدت هیچ موردی را سراغ نداریم که ایشان برای خودش از انقلاب یک اندوخته ای درست کرده باشد .

من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلاف نظر داریم ، که طبیعی هم هست ؛ ولی مردم نباید دچار توهم بشوند و چیز دیگری فکر کنند .”

حال همه ی ما را تامل و تفکر بیشتر و قضاوتی منصفانه لازم است تا ضمن رعایت مشی ای اخلاقی ، در پیشگاه الهی نیز سربلند باشیم…

ادامه دارد…

 

دانلود فایل صوتی سخنرانی آقای قنبریان 

 

    این هاشمی خیلی جالبه …
    نویسندگان عالیجناب سرخ پوش و خاکستری بعد از ۲۰ سال دارن ازش حمایت میکنن و مریدش شدن …. از طرفی هم کسانی که هاشمی را ستون انقلاب می دیدند امروزه به او منحرف و منفعل بی بصیرت میگن …

    در ضمن ، آقای مهاجرانی بهتره کسی رو به نمد بافی متهم نکنید که در این روزگار که دولت از دست اصولگراها خارج شده و به دست همطیفان شما افتاده ، شما با تخریب امثال قنبریان بهتر میتونید نمدبافی کنید …

    یه سوال دارم
    هدفتون از قرار دادن تعاریف رهبری از آقای هاشمی در سال ۶۶ چی بود؟
    آدمی تغییر میکنه
    یه زمانی پیغمبر به زبیر میگفت سیف الاسلام

    سلام
    دوست عزیز behbahan27
    نقد و نقادی منصفانه هماره موجب پیشرفت خواهد بود، پس لطفا اتهام نزنید، شما هم یادداشت نگارنده محترم را نقد کنید.
    و اما نظر من:
    این یادداشت را با وجود تمام نواقصی که در ادبیاتش داشت، در مجموع پسندیدم. ولی یه سئوال از جناب نگارنده:
    من هم به کارنامه سیاسی آقای هاشمی انتقاد دارم، اما نفهمیدم “انتفاد جدی”شما به کارنامه مذهبی ایشان چه بود؟!…

    دقیقا صحبت من هم همینه …
    نقد خوبه و باعث پیشرفت اما آقای مهاجرانی در این قسمت از صحبتشون :

    همشهری عزیز جناب آقای قنبریان، به گمانم تاریخ مصرف این گونه همایش ها و نمایش ها گذشته است. هر چه نمد می شد از این رهگذر بافت ، دیگران بافتند و ثمره اش را دیدند . دیگر از آقای هاشمی آبی برای کسی گرم نمی شود ….
    قنبریان را به تخریب هاشمی برای رسیدن به متاعی متهم کردند …
    بنده هم فقط به ایشان تذکر دادم نه بیشتر …..

    من نمی دونم این آقای قنبریان مگه کیه که اینقدر داره نظر میده . بابا به قول منتقد یه نگاه به کارنامه دولت آقای احمدی نژاد بکنید بد نیست . جز بدبختی و بیچارگی چی واسه ما داشت که حالا اومده به هاشمی گیر میده . اصلأ اگه ما نخوایم استکبار ستیز نباشیم کی رو باید ببینیم . شما تا دلت میخواد برو داد بزن و بگو مرگ بر آمریکا تا حنجرت پاره بشه . خودتونم خوب میدونید که دیگه دورتون تموم شده ، بشین تا دلت میخواد واسه زیر منبریات صحبت کن . تا کی میخوای از حقیقت فرار کنید . چشماتونو باز کنید .
    تا زورت میرسه استکبار ستیزی کن ، هی داد بزن ، روز و شب . بدرود

    تگارنده محترم ای کاش حرف امام عزیز را مبنی بر اینکه ملاک حال فعلی افراد است را کمی مورد تامل قرار میدادید.هاشمی […] کسی است که آغازگر فتنه بزرگ۸۸بود حتی در کوچکترین مراسم و حتی در کوچکترین مکانی از فتنه و فتنه گران اعلام براءت نکرد.انحراف ایشان از ملاک های امام عزیز و آرمان های انقلاب امری روشن و بدیهی است که اگر کسی انکار کند از دایره انصاف خارج شده است وجود افراد خانواده ایشان در فتنه خود گویای این مطلب است که ایشان لیدر اصلی فتنه ننگین ۸۸بوده است .طرفداری از همچنین فرد […] است .توصیه من به نگارنده این متن این است که دامن خود را از این ننگ پاک نگاه دارد و دوست دار خوارج زمان نگردد که عاقبتش افتادن در قعر اسفا السافلین است…

    با عرض سلام خدمت آقای مهاجرانی
    همین ایرادى که ازآقای قنبریان میگیرید سه ساله دولت اصلاحات داره انجام میده
    از روز اول دولت آقای روحانی هروقت از وضعیت موجود ایراد گرفته شد تنها جوابى که داده شد این بود که احمدی نژاد کاری با اقتصاد کرده که صدها سال بگذره به حالت قبل برنمیگردیم
    زمان دولت آقای خاتمی هم هروقت ایراد اقتصادی گرفتیم یا گفتند خاتمی اومده فرهنگ رو درست کنه یا پاس دادند به فساد اقتصادی دولت هاشمی.

    باتقدیر و تشکر از آقای مهاجرانی و نقد منصفانه ایشان….اگر دوستان دقت نظر داشته باشند ویکبار بادقت متن مورد نظر رامطالعه کنند متوجه خواهند شد که متن خالی از ایراد است چراکه مورد انتقاد قرارنگرفت لذا موضوع ارتباطی به دولت رو حانی واصلاحات….ندارد بلکه اشتباهات فاحشی است که آقای قنبریان مطرح کرده است …این جماعت کارشان عوام فریبی است…خواهشمند است برادران ایرادات خود رامطرح کنند… السلام علی من اتبع الهدی…..

    با سلام چرا هر چیزی که اقای قنبریان میگه یه دفعه بخود اجازه میدید شروع به تاختن کنید! یکم تامل کنید درنگ کنید بابا شاید این طور نباشهء کاملا نقادی غیر منصفانه ای کردید در قالب ادبیات زیبا (فریبنده) ء از کجا میدانید ای قنبریان کتاب خاطرات رو نخونده صرف اینکه یه خبر گذاری هم مطلب رو گفته که دلیل نمیشه واتفاقا ثابت میکنه شما خودت مراجعه نکردی به کتاب تا مثل اصل مصاحبه هاشمی رو کنی و فقط تهمت میزنی؟

    با سلام.
    اشکال های زیادی به متن وارده.اما یه درخواست از آقای مهاجرانی و دیگر مخالفان آقای قنبریان داشتم اون هم اینکه قبل از اینکه سخنان ایشون رو نقد کنید قبل از اون یک گفت و گویی با خود ایشون داشته باشید.اگر سوال یا شبهه ای در مورد حرف هاشون دارید جوابش رو از خودش بشنوید.در حال حاضر شاید اکثر مردم بهبهان با ایشون مخالفند.وقتی با بعضی از اینها حرف میزنی میفهمی که تا حالا یه بار هم زیر منبر ایشون ننشسته اند و حرف هاش رو از دهان خودش بشنوند و فقط یک کلاغ چهل کلاغ کرده اند و همین خودش کافیه که اذهان مردم در مورد شخصی خراب بشه.ایشون بارها در سخنرانیهاشون گفتند که ((هل من مباحث؟))هرکی میتونه بیاد باهاش مباحثه کنه.پشت سر کسی حرف زدن و مقاله نوشتن آسونه.اگه کسی مرده بیاد پای میز مناظره تا خدای ناکرده باعث تهمت زدن یا غیبت نشیم.اگر مسلمانیم.
    بیاین باعث تفرقه نشیم و کسی رو خراب نکنیم.گفت و گو بهترین راه حله.اگه کسی میتونه یا علی.اینکه ایشون یه سخنرانی بکنه و یکی بیاد و یه جایی ایشون رو بکوبونه راه به جایی نمیبره.اگه برا خدا کار میکنیم رویه و روشمون رو درست کنیم و برای رضای خدا کار کنیم نه برای القای نظر خود به دیگران.
    در مورد حرف های آقا پارسا هم که چیزی نگیم بهتره.آدم تعجب میکنه.پارسا جان مگه نظر دادن و تحلیل کردن اشکال داره؟!!و اما در مورد احمدی نژاد این رو به شما بگم که به جرات میتونم بگم هیچ کس به اندازه آقای قنبریان در بهبهان از دولت آقای احمدی نژاد انتقاد نکرده و اشکالات دولتش رو بررسی نکرده.من بیشتر تحلیل های سیاسی ایشون رو شرکت کردم.فایل های صوتیش هم موجوده.
    و گفتید ما نمیخواهیم استکبار ستیز باشیم!!باز هم تعجب که بر خلاف قرآن و اسلام حرف میزنید.به شما توصیه میکنم اگر مسلمانید یک بار دیگه عقاید خودتون رو بررسی کنید.یک بار دیگه قرآن رو ورق بزنید فقط ترجمه آن را بخونید ببینید دین شما در مور استکبارستیزی چی گفته.
    باز هم میگم،ما مسلمانیم.زود در مورد کسی قضاوت نکنیم.اول حرف فاشو خوب بفهمیم بعد قضاوت کنیم.هرچقدر به بعضیها میگیم برید باهاش بحث کنید انگار میترسن.من خودم در اون جلسه حضور داشتم و شبهه هایی برای خودم به وجود اومد.اما این دلیل نمیشه که هر جور دلم خواست قضاوت کنم.برای یک بار هم که شده بیایید و با وحدت و اتحاد با یکدیگر جلو بریم.اگه خود ما بچه مذهبی ها با هم باشیم خیلی از مشکلات شهرمون حل شدنیه.

    با تشکر از آقای مهاجرانی بابت نقد بجای فوق . از آقای قنبریان هم تقاضا دارم که اگر نقدی بر سخنان آقای مهاجرانی دارند مستند بیان نمایند.
    در کل آدم خواب رو میشه بیدار کرد ولی آدمی که خودشو به خواب زده رو نمیشه.

    ای کاش یکی از دوستان به ندای هل من مباحث قنبریان پاسخ بده
    تا کی فرار از مباحثه؟
    اطمینان میدم حرفی واسه گفتن ندارین که به هل من مباحث قنبریان جواب نمیدید
    چون خودتونم میدونید چیزی توی چنته ندارین
    نه شما و نه بزرگترای شما

    با سلام و خسته نباشید.
    اگر دوستان از این فضاها درست کنند ماها استقبال میکنیم و بسیار خوش حال میشویم که فضای نقد و گفت و گو درست شود.
    اما دید و نگاه به یک استاد از یک پنجره بنا به یک سخنرانی خیلی بد است…
    فضای آن سخنرانی با سخنرانی دلواپسی بداء مکمل هم هستند. اگر آنرا هم گوش بدید خوب است…و شما در انتقادتان بسیاری از صحبت ها را در هم تنیده اید و مخلوط کرده اید که ربطی بهم ندارند…در زمان دولت احمدی نژاد هر هفته تحلیل بود و دقیقا دولت را نقد می کردند …بنظرم شما در انتقادتان بر روی مسائل واضح چشم پوشیدید…
    انتقاد های زیادی بر نوشته هایتان هست که وارد میکنیم…
    (ادامه دارد)

    “تمام شنیدن”
    چکیده محتوائی سخنرانی ۱۴ خرداد مسجد بلال که مورد نقد سایت ارگانیان شده.

    اشاره
    امسال(۱۳۹۴) ۱۵شعبان و ۱۵ خرداد مقارن هم شده اند و در بین خود سالروز عروج ملکوتی نائب امام زمان(عج) و بنیان گذار انقلاب اسلامی مستضعفین را در خود جای داده است.
    تقارن این سه ، ما را بر آن داشت که دیدگاه آن امام عزیز را درباره نسبت این سه مرور کنیم ونیم نگاهی هم به این سهم داشته باشیم که وارث ایشان و برخییاوران ۱۵ خرداد ۴۲ ایشان در این سه چگونه می اندیشند؟ آیا همانخط را دنبال می کنند یا داری زاویهشده اند؟
    _____________________ خط_____________________________________________
    *انقلاب ما و مهدی(عج)
    امام خمینی (سه ماه قبل از رحلت) :
    “مسئولان باید بدانند که انقلاب محدود به ایران نیست انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهانی اسلام به پرچمداری حضرت حجت _ارواحنا فداه_است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد وظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد . مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولان را از وظیفه اصلی که بر عهده دارند منصرف کند خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد.باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره ی هر چه بهتر مردم بنماید و این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند”(۱)(صحیفه نورج۲۱ص۳۲۷/ ۲/۱/۶۸ )
    وارث خمینی ؛ امام خامنه ای :
    “اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملتهای مسلمان به ، عهد مهدی موعود_ارواحنا فداه و عجل الله فرجه_ بوسیله ملت ایران برداشته شده است”(۳۰/۱۱/۷۰)
    ” انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان برای تأمین آن هدف مبعوث می شود و ظاهر می شود یک مقدمه لازم و یک گام بزرگ بوده است ما اگر این گام بزرگ را بر نمی داشتیم یقیناً ظهور ولی عصر صلوات الله علیه و عجل الله فرجه الشریف_به عقب می افتاد.”

    ” شهدای ما با فدا کردن جان خودشان آن روز(ظهور) را نزدیک کردند.” (۲۲/۸/۷۹)
    _____________________________________
    ۱) به همین مضمون هم چنین صحیفه امام:ج۱۵ص۶۲ و ص۲۳۰ / ج۱۶ص۱۳۱ و ص۱۳۲ / ج۱۷ ص۴۸۰ و ص۴۸۴ ج۱۸ ص۴۷۲ / ج۲۰ ص۱۳۲ و….
    ____زاویه________________________________________________________

    آیت الله هاشمی رفسنجانی:
    ۱-مصاحبه گر برنامه به سوی ظهور : اگر من بخواهم سوالم را ریز تر بکنم آیا خود انقلاب اسلامی ، حرکتی در این مسیر (ظهور) نبوده است؟ به خصوص که ماهیت انقلاب ما تحت نظارت ولی فقیه و نائب امام زمان است.
    -هاشمی رفسنجانی:….”اینکه جنابعالی می فرمایید این یک گامی در جهت ظهور است من به صورت مستند نمی توانم بگویم .بله.ممکن است بار ها این انقلاب ها رخ بدهد و بعد منقضی شود و دوباره انقلاب دیگر واقع شود. اینها چیزهایی نیست که مابتوانیم بر اساس آن در مورد ظهور حضرت مهدی(عج) پیشگویی کنیم و آنهایی هم که این کار را می کنند اشتباه می کنند.”(حضور در برنامه ۳۶ و۳۷ بسوی ظهور ۱۰ و ۱۷ آبان ۱۳۸۷ با عنوان “مهدویت کاربرد ها و چالش ها”
    انعکاس در سایت ایشان (۱۲خرداد۹۰) و برنامه جام جم به نام سراب مرداد۱۳۸۸ ص۱۲ )
    ۲-مصاحبه با مجله تخصصی انتظار
    س: باتوجه به اینکه جنابعالی با امام امت(ره) مأنوس بودید قبل از انقلاب در مراحل مختلف یار ایشان بودید بفرمایید که آیا حضرت امام با توجه به بحث جهانی شدن ، آیا می خواستند یک حکومت دینی فراگیر تشکیل دهند یا خیر ؟ البته قطعا همین طور بوده است.
    شما بفرمایید برای این کار چه تمهیداتی اندیشیده بودند؟
    آیت الله فسنجانی : ” ایشان تفکرشان این بود که آرمان های عادلانه انقلاب مانند کفر ستیزی و استعمار ستیزی و حمایت از محرومان و…محدود به حتی فضای اسلامی نیست بلکه اینها مسائل بشری است اما اینکه خصوصا در باره حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) صحبت کرده باشیم چیزی یادم نمی آید اگر ایشان چیزی را مطرح کرده باشند حتما در سخنرانی ایشان آمده است.
    س:ایشان مکرر نام حضرت را می بردند و می فر مودند : ما منتظریم حضرت تشریف بیاورند و این حکومت را تقدیم ایشان بکنیم”
    آیت الله هاشمی رفسنجانی:” بله این تعبیر ها بود اما اینکه ما بحثی کرده باشیم برای اینکه ما الآن مثلا داریم مقدمات ظهور حضرت را فراهم می کنیم من یادم نیست”!
    (مصاحبه با فصل نامه انتظار/ پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی/ مهر ماه۱۳۹۱)
    ______خط_______________________________________________________

    *تحقق اسلام + صدور انقلاب ¬= مقدمه ظهور
    امام خمینی :
    ” ان شاءالله اسلام را آنطور که هست در این مملکت پیاده کنیم……
    و مقدمه ای باشد برای ظهور ولی عصر ارواحناله الفدا”(صحیفه امام ج ۱۵ص۱۷۰)
    “ما به خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشور های اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین محمدی است به سیطره سلطه و ظلم جهان خوران خاتمه می دهیم وبه یاری خدا راه را برای ظهور منجی مصلح کل و امامت مطلق حق،امام زمان ارواحنافداه هموار می کنیم” (صحیفه امام ج۲۰ص۱۳۲)
    وارث خمینی : امام خامنه ای:
    “شعار هایی که امام زمان علیه الصلاه و السلام و عجل الله تعالی فرجه بر دست خواهد گرفت و عمل خواهد کرد امروز شعار های مردم ماست شعار های یک کشور و یک دولت این خودش یک گام بسیار بلندی بسوی اهداف امام زمان است….علاوه بر این ، این شعار ها آرزوهای ملتهای مسلمان در بسیاری از کشور های دنیاست و این شعار ها یک روز تحقق پیدا خواهد کرد این زمینه وقتی آماده شد آن وقت معلوم شد در مقابل قدرت مادی مستکبران عالم زمینه این وجود دارد که آحاد بشر بتوانند بر روی حرف خود بایستند آن روز روز ظهور امام زمان است” (۲۲/۸/۷۹)

    ایشان در سالهای بعد از برخی خرافه ها در عرصه مهدویت گله می کند(نیمه شعبان۸۷)

    و همزمان با بیداری اسلامی-که نتیجه همان صدور انقلاب است-ادبیات خویش از آن واقعه عظیم را عوض کرده وبه زبان دیگری سخن می گویند تا مستمسک حلقه های انحرافی وقت گذار و مدعی ارتباط و… واقع نشود ، برای نمونه بیداری اسلامی را ” فصل جدید تاریخ بشریت” ،” پیچ بزرگ تاریخی ” ، “دوران تازه جهان” ، “انقلاب ملتها بر علیه امپراطوری آمریکا” ، ” مقدمه تحولی بزرگتر ” خواندند . در سال ۸۷ در پیام به کنگره حج فرمودند : ” تحقق کامل وعده الهی برای تمدن نوین اسلامی در راه است.”
    سال۸۸ با گروههای مبارز فلسطینی فرمودند:” شکی نیست که براساس حقایقی که خدای متعال تقدیر کرده است خاورمیانه جدید شکل خواهد گرفت و این خاورمیانه ، خاورمیانه اسلام خواهد بود”.

    _____زاویه__________________________________________________________________

    *تشکیل سازمان های بین المللی مقدمه ظهور است!
    آیت الله صانعی
    ” یکی از نشانه های ظهور منجی نفرت بشریت از جنگ و خونریزی است در آن عصر علاقه به صلح و گفت و گو و کنار گذاشتن اختلافات و تشکیل سازمانها و مجامع مختلف در سطح جهان اوج می گیرد”
    چکیده اندیشه ها،آشنایی با دیدگاههای آیت الله صانعی/ تدوین دفتر ایشان ص۶۱
    منظور ایشان از این مجامع بین المللی همین سازمان ملل موجود و توابع آن است. در جای دیگر میگویند :
    ” من بر اساس مذهب شیعه معتقدم اصل برکرامت و بزرگواری انسان استوار است و روزی سرشار از عدالت برای بشریت فرا خواهد رسید که ستمگران از جوامع طرد می شوندو یا به خود می آیند و افکار مخالف آزادی و عدالت انسانی از بین خواهد رفت روند تحولات جهانی بخصوص پس از جنگ جهانی دوم و تدوین منشور حقوق بشر و حقوق ملل نیز نشانه هایی از همین مدعاست”.(چکیده اندیشه ها ص۴۰)
    ” امروزه بشریت به طرف زمینه سازی ظهور مصلح در حرکت است و شاید مهمترین نشانه های آن هم نفرت انسانها از جنگ و خشونت و طرفداری از حقوق بشر ، عدالت و مصلح باشد.”
    (چکیده اندیشه ها ص۶۰)

    ______خط__________________________________________________________________
    *مبارزه با مستکبران شرط ظهور
    امام خمینی :
    “جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و درحال گسترش است امید بخش آتیه روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک و نزدیک تر می نماید. گویی جهان مهیا می شود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آل محرومان و حکومت مستضعفان”
    (صحیفه امام ج۱۷ص۴۸۰/ ۱۵/۳/۶۲)
    “بار الها!…عاجزانه از مقام مقدس تو می خواهم….ملت عزیز ایران را در پیش برد جمهوری اسلامی و سرکوب منحرفان و مخالفان با اسلام و پیروان آن مصمم تر فرمایی تا این انقلاب را به انقلاب جهانی مهدی موعود – ارواحنافداه- ادامه دهند”
    (صحیفه امام ج۱۷ص۴۸۴)
    -وارث خمینی ؛ امام خامنه ای :
    ” امروز اگر می بینیم در هر نقطه ی دنیا ظلم و بی عدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد اینها همان چیزهایی است که امام زمان برای مبارزه با آنها می آید اگر ما سرباز امام زمانیم باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم ”
    ( ۳۰/۷/۸۱)

    ” این نظم بشری ای که در آن انسانهای بیشماری مظلوم واقع می شوند . دلهای بیشماری گمراه می شوند انسانهای بیشماری فرصت عبودیت خدا را پیدا نمی کنند مورد و اعتراض بشری است که منتظر امام زمان است انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است این معنی انتظار فرج است.” ( ۲۷/۵/۸۷)
    این نظم بشری همین دمکراسی های رایج و سازمانهای برآمده از آن است . لذا می فرماید :
    ” حکومت آینده حضرت مهدی موعود اراحنافداه یک حکومت مردمی به تمام معناست . مردمی یعنی چه؟ یعنی متکی به ایمانها و اراده ها و بازوان مردم است…اما این حکومت مردمی با حکومت های مدعی مردمی بودن و دمکراسی در دنیای امروز از زمین تا آسمان تفاوت دارد آنچه امروز اسم دمکراسی و مردم سالاری را روی آن می گذاشته اند همان دیکتاتوری های قدیمی است که لباس جدید برتن کرده است یعنی دیکتاتوری گروهها” ( ۳۰/۷/۸۱)
    ____زاویه___________________________________________________________________
    *ترویج دمکراسی و اعلامیه حقوق بشر انتظار فرج است!
    آیت الله صانعی :
    ” امروز کسانی طرفدار مهدویت و منتظر ظهور مصلح به حساب می آیند که در جهت بر قراری صلح جهانی تلاش و کوشش کنند و مروج واقعی دمکراسی و حقوق بشر باشند و حرکتشان در مسیر علم و دانش باشد”!(چکیده اندیشه ها ص۶۳)
    منظور ایشان از حقوق بشر ، دمکراسی و صلح جهانی در مسیر علم و دانش همان معانی و مصادیق شایع آن در عصر ماست که سر جمع مدرنیسم خوانده می شود. تصریح می کنند :
    ” تدوین منشور ملل متحد و به تبع آن تشکیل سازمانهای مدافع حقوق بشر دادگاه محاکمه جنایتکاران جنگی همه در راستای اتحاد و هماهنگی تمام بشریت است” (چکیده اندیشه ها ص۹۰)
    لذا شهدای راه خدا در جنبش مستضعفین علیه مستکبرین و شوریدگان علیه نظم بشری موجود که جان خویش را تقدیم کرده اند را نیز جور دیگر معنا می کند : ” شهید…تثبیت حقوق بشر را در سر لوحه افکار خود می پروراند”! (همان ص۴۵)
    ____________________________________________________________نتیجه______________________
    آیا این تفاوت خط و زاویه ثمره ی عملی هم دارد یا صرفا دو تلقی متفاوت است و هر کدام برای خود محترم؟!
    -اگر انقلاب اسلامی را نقطه شروع انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) بدانیم و صدور آنرا به سایر کشور های اسلامی شرط ظهور بدانیم به گونه ای عمل می کنیم و اگر این انقلاب را یکی دهها انقلاب ممکن بدانیم و صرفا دغدغه رفاه و معاش را داشته باشیم به گونه ای دیگر عمل می کنیم . فراموش نکنیم جبهه باز شده مستضعفین علیه مستکبرین و طلیعه های بیداری اسلامی توسط تلقی دوم در سالهای ریاست جمهوری بسته شد.کافی است جلد۵ از خاطرات آیت الله ری شهری(رئیس سابق بعثه مقام معظم رهبری در حج) را ملاحظه کنید که چگونه آیت الله هاشمی با رفاقت نزدیک و خانوادگی با امیر عبدالله برائت از مشرکین امام خمینی را علیرغم نظر رهبری معظم انقلاب به یک چیز کم خاصیت در یک خیمه در منا یا بعثه رهبری تقلیل می دهند. آقای ری شهری آنرا ذلت بار می خواند اما چاره هم ندارد!
    آن رفاقت خانوادگی با امیر عبدالله ولیعهد آن زمان عربستان که دیگر ایشان را “برادر” خطاب می کرد حداکثر در قیمت نفت اثری داشت والا همین امیر عبدالله هزینه جنگ ۳۳روزه با لبنان و جنگهای غزه را تقبل می کرد.
    تعداد شهیدان برائت در مکه پس از این توافق در یمن در ضمن ۶ جنگ چندین برابر شد و فقط بیداری مستضعفین علیه اشراف آمریکایی را ۳۰ سال به تاخیر انداخت.

    اگر انتظار فرج را اعتراض به نظم موجود جهانی ، پنجه انداختن با ستمگران و مبارزه با ظلم های جهانی بدانیم به گونه ای عمل می کنیم که اگر پیدایش سازمان ملل و اعلامیه حقوق بشر را نشانه ظهور بدانیم جور دیگر عمل می کنیم.
    تلقی دوم افتخارش این شده که اسلام را مطابق با اعلامیه بشر موجود بفهمد (چکیده اندیشه ها ص۴۶:برداشت من از اسلام نیز براساس انطباق دین و حقوق بشر است).
    لذا با صبغه فقهی ، روند جهانی سازی و مدرنیزاسیون غربی در جامعه شیعی را تئوریزه می کند و هر روز یکی از احکام الهی را به جرم ناسازگاری با اعلامیه حقوق بشر منسوخ می نماید.
    بی مناسبت نیست که اردوگای طرفداران این آقایان شعار “نه غزه ، نه لبنان….” و ” مرگ بر ولایت” و ” جمهوری ایرانی”و…. سر در می آورد بلکه برخی از آن اردو نشینان (مثل آقای سروش و گنجی) به کل منکر امام دوازدهم شیعه هم می شوند و برخی دیگر(مجمع روحانیون) جمکران را خرافه می خوانند و….!
    ______________________________________________________________________________
    این دو لینک هم سخنرانی دلواپسی بداء است هم ۱۴ خرداد
    دلواپسی بداء که مکمل آن سخنرانی ۱۴ خرداد بود…
    http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/audio/i9Q1mHHjBpbj_Tdfj379fb33hnOM78qvStH1GUMgzANX-jSyUMCpkA/d/

    http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/audio/2UIt6ep2sNlr5Lw8mEXjz56D0WU_oDHjNdRkX_Ivn3i3eXFxr-J6Sg/d/

    با سلام
    با تشکر از حوصله حضرتعالی، کاش نام نویسنده این دیدگاه رو مشخص می کردید تا مطلب جنبه حقوقی پیدا کنه.

    با تشکر از توجه شما

    این محتوای سخنرانی شیخ محسن قنبریان هستند.
    ایشون در صحبتاشون تمام مطالب را ارجاع داده اند و در سخنرانی نیز تاکیید بر دیدن آن داشتند…

    سلام
    چرا جوابیه آقای قنبریان رو در سایت نمیزارید!!!!

    بعدش این حرفا مثله وضعیت خیابون های ماست که چهل تیکس
    هر جمله ای رو از یجا برداشتن و نقد کردن!!!

    اگر قرار بر نقده باید تمام حرفای اون سخنرانی رو میذاشتین نه پس و پیشش رو بزنیین و نقد کنید از یه جمله آقای مهاجرانی
    مگه میکسه؟
    مگه میشه؟
    مگه داریم؟

    ( من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسى و اسلام‏نمایى بعضى افراد ذکرى از آنان کرده و تمجیدى نموده‏ام، که بعد فهمیدم از دغلبازى آنان اغفال شده‏ام. آن تمجیدها در حالى بود که خود را به جمهورى اسلامى متعهد و وفادار مى‏نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس حال فعلى او است. )وصیتنامه امام راحل ، ص ۹۴

    با سلام
    اگر متن رو مطالعه فرموده باشید، فایل کامل صوتی ایشون قرار داده شده و هیچ یک از کلام ایشون بریده نشده، بنابراین این نوشته مصداق ” پس و پیش زدن مطلب ” نیست. و همانگونه که در عنوان مقاله هویداست این نقد قسمت دومی هم دارد که انشالله در نوبت انتشار قرار دارد. و اما درباره جوابیه جناب آقای قنبریان باید خدمتتون عرض کنم که هیئت تحریریه ارگانیان بی صبرانه منتظر پاسخ ایشون هست. اگر جوابیه ایشون رو در اختیار دارید بی درنگ آن را به آدرس (info@arganian.ir) ارسال بفرمایید البته بایستی به طریقی، تاییدیه اینکه مطلب دقیقا از طرف ایشان است برای هیئت تحریریه اثبات شود.

    تشکر از توجه حضرتعالی

    یکی از علت های سخن پراکنی ها آقای قنبریان مصونیت پولادی ایشون و همفکرانشونه.
    آقای قنبریان هل من مباحث میطلبه تا طرف مقابلشو براش پرونده درست کنه و هر روز تهمتی در عموم بزنه.
    آقای قنبریان هیچ وقت نگران حرفایی که میزنه نیست و هیچ وقت در قبال اشباهاتش مجبور به عذرخواهی نمیبینه خودشو،چن سال پیش در امامزاده حیدر به شخص محترمی بی احترامی کردن ولی تا وقتی ترسی به ایشون داده نشد از حرفشون عقب نشینی نکردن یعنی حتی حاضر به عذرخواهی نشدن

    آقای ابوعلی حرفتون خیلی خنده داره
    برید ببینید تا الان چند بار قنبریان علیه کسی شکایت کرده و چند بار برعلیه خود قنبریان شکایت شده

    اگه قرار بر پرونده سازی بود افراد مهمتری وجود دارن که واسشون پرونده سازی بشه

    در جواب مصونیت پولادی ایشون و همفکرانشون فقط خندیدم
    بهبهان لیاقت امثال قنبریان رو نداره
    قنبریان چند سال از این شهر جلوتره

    ایکاش آقای مهاجرانی و سایت ارگانیان بجای اینکه قنبریان رو تخریب کنن به مسایل دیگه این شهر رسیدگی کنن

    خیالتون راحت
    قنبریان از این شهر میره تا آقایون اصولگرا و اصلاح طلبی که با حضور ایشون منافعشون در خطر افتاد یه نفس راحت بکشن

    آقای «سید محمد» نیازی نیست یک نفر شخصاْ از کسی شکایت کنه (من نگفتم که آقای قنبریان از کسی شکایت کرده ُ بهتره اول کامنت منو به دقت بخونید)

    نتیجه شکایتهایی که از آقای قنبریان شده از قبل از دادگاه مشخصه که هیچ وقت این آقا محکوم نمیشن.
    آقای قنبریان از وقتی خودشو از طرف یه محفلی در قم نماینده در بهبهان کرده کم و بیش آسایش روانی مردم رو مختل کرده.
    در ضمن آقای قنبریان چه چیزی داره که مردم بهبهان و شهر بهبهان لیاقتشو ندارن!!!!
    افرادی بسیار بزرگتر و متین و محجوب تر تو این شهر بوده و هستن که در برار اون افراد آقای قنبریان یک تفرقه افکنی بیش نیست

    اگه ممکنه از مصادیق تفرقه افکنی ایشون بیشتر توضیح بدید …

    با سلام وتشکر از وب سایتتون اولا باید عرض کنم در بهبهان چه اصلاح طلب وچه اصول گرا در برخی مواقع مانند دو لبه قیچی عمل می کنند وبه شهرستان ضربه می زنند وبا توجه به مطلب قبلیتان در مورد اقای قنبریان حداقل به اعتراف خودتان امثال ایشان را در( قالب تشکل های مردم نهاد) مفید برای شهرستان نامیده اید,ثانیا به نظر من ایده های نو ایشان در اکثر زمینه ها مثل(کوروشیسم, نقد آراء نظری آیت الله صانعی, نقد مستند مخمل باف حجاب ,…)که تاکنون از سوی کسی در کشور مطرح نشده باعث شده که افرادی که در دو طیف اصول گرا و اصلاح طلب این دید گاه ها رو مغایر منافع خودشون میبینند شروع به تاخت وتاز کنند ثالثا نگارنده محترم فکر نمی کنید همین حرکت دایی جانی ناپلونی رو شما داری انجام میدی هر جا در بهبهان کاری صورت میگیره سریعا فلش انتقاد ها رو متوجه مسجد بلال و بخصوص اقای قنبریان می کنید و اصولا قطاری که حرکت نمی کنه که سنگ نمی زنند رابعا آیا شما خود را متخصص عرصه نظری انقلاب میدانید؟ آیا اصول انقلاب را از امام و رهبری فرا گرفته اید؟ به نظر من فقط مقاله نویس خوبی هستید و بس ! خامسا حرکت شما در مقاله زیگزاگی هست و صریح و روشن نیست چرا که یک بار به دفاع تمام قامت از ایت الله هاشمی پرداخته اید ویک بار این چنین( با شما هم رایم که انتقادات جدی بر کارنامه ۶۰ ساله ی فعالیت های سیاسی و مذهبی ایشان وارد است) سادسا از بحث نمد بافی میتوان فهمید شما رویکرد صحیحی و منصفانه ای نداشتید می شود بفر مایید تا کنون چه نمدی برای آقای قنبریان بافته شده؟ به چه مکنت و رفاه مادی در پرتوی صحبتهایش رسیده کدام مسئولیت وکدام پست را تصاحب کرده ؟ کدام دانشگاه رو ملک خانوادگی خود قرار داده کدام فرزندش در دادگاه بخاطر ایشان مصونیت داشته وصاحب امتییاز کدام اپراتور تلفن همراه است ؟سابعا چرا شما هر چه می شود به دولت احمدی نژاد ربط می دهید بیشترین فریاد ها از اشتباهات احمدی نژاد را ایشان در شهرستان داشتند لذا هر هفته در نافله به بیان نواقص می پرداختند چه اشتباهات اخلاقی چه قانونی چه اشتباهات نظری اگر در سخنرانی بدا ملاحضه بفرمایید صریحا از اختلاف دیدگاه ایشان در مورد بیداری انسانی که خلاف فرمایش رهبری که فرمود بیداری اسلامی وغیره شکایت می کنند ثامنا بیایید همیشه نقش خودکار قرمز در غلط گیری رو نداشته باشیم انصافا ایشان برای اعتلای فرهنگ شهرستان گام های بلندی برداشته اند که طبیعتا ممکن است در این میان اشتباهی هم رخ داده باشد ولی آنچه مهم است زبان بران ایشان در مبارزه با اشرافی گری ,فساد ,قانون گریزی, دغل بازی, است در پایان خواهش دارم از مدیر وب که اگر هدف رشد فرهنگی شهرستان است از مطالبی که به این هدف کمک میکند استفاده کنید البته ان شا الله حتما همینطور است والسلام علی من اتبع الهدی……

    آقای قنیریان چندسال پیش نیزوارد مناظره ایی قلمی بایکی ازاصلاح طلبان شدکه متاسفانه علیرغم هل من مباحث طلبیدنشان ازعهده پاسخگویی ایشان برنیامد وبرخلاف وعده سایتهایشان برای امروز وفرداکردن جوابیه تاکنون که جوابی نداده اند.چنانچه برای سایت محترم ارگانیان مقدوراست خواهشمند است متن آن مناظره ها راکه درسایتهای خودشان هنوزقابل دسترسی است راجهت تنویر افکار عمومی درج نمایند

    سلام با تشکر
    این جمله عالی ترین نوشته شما بود :
    ویا شاید با این باور که جناب ایشان ایمان دارند که بیش از ۹۵ درصد پا منبری هایشان حتی به خود اجازه نمی دهند که صحت گفتار مرادشان را بررسی کنند هر چه خواسته اند افاضات فرموده اند .

    متشکرم از توهین نویسنده متن و شما امین آقا

    من منتقد هستم؛ پس توهین میکنم به آنها که پای منبر فردی مینشینند که قبولش ندارم … این حق من است!!!

    منطق شما را هم دیدیم …

    بله باید مثل خود این افراد برخورد کرد از توهین هایی که به افرادی زدند که در سیاست نطر مخالف ایشان و پا منبریانش را داشتند . نیاز به مثال نیست چون همه می دانند. و هنوز هم حق خود می دانند متاسفانه

    با سلام خدمت دوستان کامنت نویس
    به ویژه مدافعان (=مریدان) جناب آقای قنبریان
    جهت اطلاع، در این کامنت قصد دفاع یا تخطئه کسی را ندارم؛ فقط یک نکته:
    چرا برخی از عزیزان از یک نقد بسیار معمولی اینقدر برآشفته اند؟ همانطور که جناب قنبریان آقایان هاشمی، صانعی و رییس دولت اصلاحات را نقد کرده اند، بدیهی است که بایستی منتظر نقد شدن هم باشند. لطفا سعه صدر داشته باشید. پیشنهاد می کنم جناب قنبریان هم اگر صلاح می دانند به یادداشت جناب مهاجرانی پاسخ دهند. این فرآیند می شود “مناظره”. مناظره که فقط کلامی نیست (=مباحثه). اتفاقا مناظره مکتوب می تواند بسیار ژرف تر هم باشد، چرا که می تواند استوار به پشتوانه اندیشه یا عقبه فکری مناسب تری باشد.
    ان الله مع الصابرین

    خیلی مسخره هست که وقتی یکی از دیگری انتقاد میکنه منتظر جواب نباشه و وقتی جوابی برای اون اومد ناراحت بشه.روی من با طرفداران حاج آقا قنبریان هست:مگر حرف های ایشون وحی منزله که اگر چیزی گفت تحمل شنیدن چیزی غیر از اون رو ندارین؟اگه حرف ها نادرسته پاسخ رو مکتوب بفرستید به سایت. من داخل کامنت ها دیدم که میگن فرزندان و بستگان رفسنجانی فلان هستندو فلان میدونین که این حرف ها کفره؟مگه این شد دلیل؟فرزند حضرت نوح هم ناخلف بود یعنی خدا تو انتخاب اون حضرت اشتباه کرد؟مگه میشه؟حضرت ابراهیم زیر نظر عموش که کافر بود بزرگ شد و پیامر خدا شد آیا اینا ربطی به خویشاوندا داره؟از این حرفا نزنین گناه داره به خدا

    ضمن عرض سلام و ادب و احترام
    روی سخنم با بزرگواران موسس این سایت خاصه سجاد خان فرجیان پور عزیز
    اهمونطور که دوستان زیادی نظر دادند ایرادات زیادی به متن وارده…
    بهتره شما هر وقت میخواید نقدی بنویسید و انتشار بدید، خیلی بیشتر از این حرفا دقت کنید، جناب قنبریان بسیار بزرگ تر از این حرفاست که تعدادی آدم(!) بواسطه یه سخنرانی ایشون، بخوان ادعای پاسخ مستند و دو کلمه حرف حساب رو داشته باشن…
    اگه فک کردید بزرگی و شهرت جناب قنبریان، بخاطر این نقد هاییه که امثال این نویسنده و تعدادی مخالف غرض ورز ارائه میدن، سخت در اشتباهید…
    صمیمانه توصیه میکنم تا علم و سواد و اخلاقش رو پیدا نکردید ادعای نقد و حرف های بزرگ تر از … رو نداشته باشید…

    با عرض سلام …اوایل سایت خوبی داشتید.. ولی داره به مطبوعات زرد تبدیل میشه ..قبل از نقد هر کسی کارنامه علمی و ارزشی اونم تحلیل کنید..نه صرفا به خاطر سلیقه سیاسی مخالفت کنید…..قبل از انتشار هر مطلبی بررسیش کنید …که به اعتبار سایت ضربه نخوره..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک سال پیش