معضل اشتغال در بهبهان این سالها رنگ جدی تری به خود گرفته است و اگر اقدامی جدی در رفع آن صورت نگیرد زیان هایی جبران نشدنی گریبان جوانان بهبهان را فرا می گیرد. بالا رفتن سن ازدواج ، شدت گرفتن نا ملایمات روحی و روانی ، ترویج بی هدفی ، شیوع فسادهای اقتصادی و انسانی و ده ها زیان دیگر که شاید سال ها بعد نمایان شوند و بهبهان عزیز ما را از یک شهر سالم و با نشاط دور سازند.
با اشتغال ، بیکاری و مسئولین جمله بسازید.
بی شک جملات بی شماری در ذهنتان نقش می بندد، جملاتی که نه ساخته خودتان بلکه سالهاست ملکه ذهنتان شده است. ولی تا بحال فکر کرده اید که با اشتغال ، بیکاری و خودم چه بسا جملات زیباتری می توانید بسازید؟
با وجود اینکه هیچگاه با مقدمه چینی و توضیحات واضحات موافق نبوده ام معتقدم در این مقوله نیاز به مقدمه چینی اساسی و سپس ریشه یابی دقیقی صورت گیرد. بررسی ای بدون فرضیات ذهنی قبلی.
همگی خوب به نقش مسئولین امر در ایجاد زیرساخت های اشتغال جوانان آگاهیم ولی آیا این دلیل می توان از نقش راهکارهای شخصی و جمعی در این مقوله چشم پوشی نماییم؟
براستی مقصر در بیکاری جوانان کیست؟
مقصر هر کسی که باشد این ماییم که باید در رفع معضل اشتغال در بهبهان به پا خیزیم و اگر اندکی منصف باشیم خواهیم دید که سهم تقصیر خودمان نیز کم نیست.
بر ماست که تلاش کنیم ، راهکار ارائه دهیم ، شروع کنیم ، شکست بخوریم تا در نهایت به موفقیت شیرین دست یابیم.
نکته : ظهور پدیده خصوصی سازی که اجرای صحیح آن عدالت شغلی بهتر و کیفیت خدماتی و محصولاتی بالاتر و مزایای قابل توجه دیگری را در پی خواهد داشت ، الگوی شغلی را محکوم به تغییرات بزرگی نموده است. همانگونه که میدانیم جایگاه های شغلی دولتی رفته رفته کاهش می یابند و جای خود را به جایگاه های قراردادی با ماهیت خصوصی می دهند. خوب یا بد بودن این موضوع نیاز به تفصیل بیشتری دارد و انشالا در مطلبی جداگانه به آن می پردازیم. لذا در این نوشتار منظور از شغل ، کسب و کار خود ساخته است.
مهمترین عوامل بروز معضل اشتغال در بهبهان چیست؟
1 – تحصیلات :
تحصیلات ابزاری برای بهبود زندگی بشر است. بدبین نیستم و خوب میدانم که منظور از بهبود صرفاً شغل نیست. زمانی شهر عزیزمان از بیسوادی و در نتیجه از پایین بودن سطح فرهنگ تعاملی ، رفتاری و گاهاً شخصیتی رنج می برده. خدا را شاکریم که سطح سواد و تحصیلات دانشگاهی و حوزوی نخبگان امروز بهبهان زبانزد است و در تمام کانون های علمی و فرهنگی کشور کرسی هایی را به خود اختصاص داده اند. البته از حق نگذریم گذشته بهبهان نیز غنی بوده است و نخبگان دیروزمان فخر امروزمان هستند.
بهره گیری ناصحیح از ابزار تحصیلات امروزه جدی ترین تهدید در توسعه مشاغل شده است و این تهدید در شهری که مملو از فرزندان نخبه و مستعد علمی است بیشتر جلوه می نماید .
این بهره گیری ناصحیح هم در رشته و هم در مقطع تحصیلی مشاهده می شود.
انتخاب رشته ناصحیح :
انتخاب رشته های ناصحیح که غالباً از الگوها و باورهای نسل پیشین تاثیر می گیرند در این دوره به حدی زیاد شده که منجر به اشباع بیش از حد در رشته های غیر کاربردی و خالی ماندن کرسی های رشته های مورد نیاز جامعه شده است.
الگوی انتخاب رشته ایی که غالباً از دوران کودکی به فرزندان دیکته می شود نقطه آغاز بسیاری از این مشکلات است.
امروز شهر ما مملو از فارغ التحصیلان (خصوصاً مهندسین) بیکاری است که هیچ گونه آشنایی با مدیریت ، اقتصاد و تجارت، بازاریابی و در یک کلام علوم انسانی ندارند و صرفاً جویای مشاغل کارمندی هستند.
فارغ التحصیلانی که آنقدر غرق در ریاضیات ، استاتیک و الکترومغناطیس بوده اند که متوجه تغییرات اساسی دنیای تجارت و اقتصاد در چندین سال گذشته نشده اند.تغییرات اساسی ای که عموم مردم آن را در دهه اخیر با نام بحران اقتصادی شناختند ، غافل از اینکه زیرکان اقتصادی در سراسر دنیا آن را اقتصاد جدید نامیدند و فقط شیوه کسب و کار خود را عوض نمودند.
بحران اقتصادی که من نیز بیشتر تمایل دارم به سبک رندان مذکور از این به بعد آن را اقتصاد جدید بنامم چند دهه است که بوجود آمده و رفته رفته کل دنیا را فراگرفته است. واضح است که بهبهان ما نیز از این تغییر مصون نمانده است. دقیق تر که بنگریم آغاز رشد بیکاری در جامعه ما مصادف بوده است با تولد اقتصاد جدید.
واضح است که ما از این تغییرات جا ماندیم و به جای اینکه آن را واکاوی کنیم سرگرم گذراندن دوره های تحصیلی آکادمیک در رشته های مهندسی بودیم. به لیسانس قانع نشدیم و آنقدر ادامه دادیم که دیگر درسی برای ارائه نبود.
در حالی که اقتصاد جدید متولد شده و کم کم بزرگ شد بیش از آنکه درگیر شناخت آن شویم درگیر سر و سامان دادن به احزاب و پشتیبانی از جناح خود بودیم .
حتماً شنیده اید که در کشورهای توسعه یافته (تر) نخبگان جامعه در اولویت اول بیشتر به سمت علوم مدیریتی ، اقتصادی و انسانی هدایت می شوند.
توجه ویژه به رشته های مذکور در دانشگاه و خارج از آن وظیفه هیچ مسئولی نیست و اگر باشد نمی توان به انتظار نشست که آیا عمل به وظیفه خواهد شد یا نه. وظیفه بر دوش جویندگان دانش است که در این مصاف عظیمی که اقتصاد جدید به ارمغان آورده است تلاش نمایند تا غالب شوند.
امروزه یکی از عوامل مهم فقر شغلی ما صرفاً به خاطر نداشتن علوم غیر فنی مهندسی است.
انتخاب مقطع ناصحیح
مقطع تحصیلی لیسانس که به اشتباه کارشناسی نامیده می شود از کلمه لاتین license (لایسنس) به معنای مجوز گرفته شده است. دلیل این نام گذاری این است که مطابق استاندارد های علمی ، شخصی که 4 سال پیوسته در دانشگاه رشته ایی را تحصیل می کند بعد از فارغ التحصیلی مجوز این را دارد که در جایگاه های مرتبط با رشته اش به فعالیت بپردازد.
بعد از فعالیت چندین ساله در رشته شغلی مرتبط با تحصیلاتش اصطلاحاً او را کارشناس این رشته می دانند. واژه کارشناس به کسی اطلاق می شود که در کاری پخته شده باشد ، یعنی علاوه بر معلومات تئوری تجارب کافی در آن زمینه را نیز دریافت کرده باشد.
شخصی که درجات کارشناسی را اخذ نموده باشد آمادگی ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را دارد. دوستانی عزیزی که این مقطع را گذرانده اند آگاهی دارند که این مقطع بیشتر با پژوهش حول دروس مقطع لیسانس همراه است نه حجم عظیم دروس جدید.
عدم آشنایی با این مفاهیم و ایضاً نداشتن هدف و امید روشن نسبت به آینده باعث شده است که جوانان مستعد ما به جای به کارگیری نیرو، تفکر و شادابی جوانی خود در ایجاد و یا رونق بخشیدن به کسب و کارهای تولیدی خدماتی و محصولیِ مورد نیاز سرزمین عزیزمان، این دوران را به گذراندن بی هدف مقاطع تحصیلی یکی پس از دیگری می نمایند.
بدیهی و طبیعی است اولین نتیجه بالا بودن مقطع تحصیلی بالا رفتن توقع شغلی و حقوقی است که متاسفانه در شرایط کنونی امکان تحصیل آن به سختی وجود دارد و موجبات سرخوردگی و نارضایتی شخص خواهد شد.
راهکار چیست؟
طرح مشکل و نالیدن هنر نیست. هدف صرفاً ریشه یابی مشکل جهت رفع آن بود.
در همه ابعاد یک کسب و کار نیاز به مفاهیم و اصول مدیریت ، تجارت و بازاریابی وجود دارد. حال هر چقدر به این معیارها توجه بیشتری شود مسیر کسب و کار امن تر و آینده آن روشن تر است.
نباز را نمی توان نادیده گرفت پس یا خود باید به دنبال فراگیری این علوم بصورت پله ایی و متقارن با رشد کسب و کار و شغل خود باشیم و یا اینکه از افراد متخصص در این حوزه بهره بگیریم.
به عبارت دقیق تر و با بیان واضح تر غالب جوانان امروز با وجود اینکه هر کدام در زمینه ایی تخصص دارند ولی نمی توانند نیاز متناسب با تخصص خود را در جامعه شناسایی کنند ، یک طرح کسب و کار مشخص ایجاد کنند ، ریسک ها را شناسایی کنند ، برنامه ریزی مالی داشته باشند و سرمایه گذار جذب نمایند تا علاوه بر اینکه نیازی از جامعه را بصورت تخصصی و با بهترین کیفیت بصورت بومی رفع نمایند بزرگترین معضل زندگی خود را نیز با دستان توانمندشان برطرف نمایند. بدیهی است شیوه های کسب و کار اصولی علاوه بر اشتغال خود شخص رفته رفته منجر به اشتغال افراد دیگری نیز خواهد شد.
2 – الان فلان کار تو بورسه!
یکی از عواملی که منجر به شکست مشاغل در بهبهان و در نتیجه بی اعتمادی و بالا رفتن نرخ بیکاری می شود ، الگوهای اشتباه در انتخاب شغل است.
اولین معیاری که یک جوان بهبهانی برای انتخاب شغل دارد این است که در حال حاضر کدام شغل رواج بیشتری دارد و ظاهراً اقبال عمومی به آن بیشتر است. همین معیار اشتباه است که منجر به رشد ناگهانی و متمرکز یک شغل خاص در کمتر از یکسال در سطح شهرستان می شود و در کمتر از یکسال دیگر درصد بالایی از این افراد به دلیل عدم وجود متقاضی خدمات یا محصولاتشان از آن شغل خارج می شوند.
رشد ناگهانی خدمات کامپیوتری ، دفاتر فنی مهندسی عمران ، فروش تلفن همراه ، لبنیات فروشی و چندی پیش عنوان شغلی جدیدی به نام سلف سرویس فلافل در دو دهه اخیر در سطح شهرستان کاملاً مشهود است.
رشد ناگهانی مشاغلی از این قبیل که غالباً فصلی هم هستند گوشه ایی از خاطرات شیرین کودکی را برایم زنده می کند. مدرسه که تمام می شد محله های بهبهان شاهد سطل های بامیه و سینی های شیریا و کارتن های مقوایی مملو از فرفره ایی بود که در دستان کودکان دیروز جا خوش کرده بود. تب فروش بامیه ،شیریا و فرفره نهایتاً بعد از یک هفته فروکش می نمود و تنها میراث آن یک تفکر غلط در ذهن کودکی بود که امروزه داشتن یک شغل ثابت و پایدار برایش یک آرزو است.
گویی ما بهبهانی ها از همان کودکی عادت داشته ایم طبق هیجانات جامعه به یک شغل روی آوریم و بنا به همان هیجانات از آن روی برگردانیم.
راهکار چیست؟ : معیارهای انتخاب یک شغل درست فراوانند و از حوصله این نوشتار خارج. لازم در مطلبی جداگانه بدان پرداخته شود.
طبق وعده سعی می کنیم در نوشتارهای آتی تجارب کلیدی افراد موفق در حوزه کسب و کار ، خصوصاً معیارهای صحیح انتخاب شغل را منعکس نماییم ولی تا آن زمان این جمله را در انتخاب شغل از من بپذیرید :
“اگر رواج یک شغل و اقبال عمومی نسبت به آن اینقدر واضح است که همه ی اطرافیان شما را به آن تشویق می کنند شک نکنید که پیش از شما افراد دیگری این حوزه را به اشباع رسانده اند. به فکر رفع نیازهایی از جامعه در قالب شغل و کسب و کار باشید که شاید در نگاه اول از نظر هیچ کس سودآور و موفق نیست. اینجاست که فعالیت بدون رقیب شما را در آن حوزه پیشتاز می کند.”
3 – عدم تلاش
معضل بیکاری بیش از آن که یک معضل باشد واژه ایی است که در وجود ما نهادینه شده است و ما عادت کرده ایم به جای اینکه در نابودی آن تلاش کنیم انگشت اتهام به سوی جامعه ، مسئولین و متاسفانه گاهاً والدین خود نشانه رویم.
همه می دانیم که نابرده رنج گنج میسر نمی شود و ایمان داریم به فرموده خداوند متعال که از تو حرکت، از من برکت ولی گاهی این دو را که از قوانین چندگانه نیوتن نیز مسلم تر است فراموش می نماییم.
من تمام تلاشم را می کنم و نا امید نمی شوم به حرف آسان است ولی در عمل مرد می طلبد. در اراده و قدرت جوانان بهبهانی شکی نیست ، بلکه این فراموشی هدف و امید به پیروزی است که غالباً ما را در نیمه راه به کنار می کشد و موجبات شکست را فراهم می آورد.
در پایان از طولانی بودن این نوشتار پوزش می طلبم. هدف این بود که عوامل اصلی در تشدید معضل اشتغال در بهبهان موشکافی شوند. قاعدتاً عوامل دیگری هم هستند که خوشحال می شویم از زبان شما همشهری گرامی در قسمت دیدگاه ها بشنویم.
در مجموعه نوشتاری که قرار است در دسته موضوعی تجارت بومی منتشر شود هدف شناسایی عوامل تشدید معضل اشتغال در بهبهان و ارائه راهکارهای مناسب به کمک همشهریان گرامی است.
در کنار راه کارها علاقه مندیم از تجارب نمونه های موفق کسب و کارهایی که در شهرستان بهبهان صورت گرفته اند در قالب مصاحبه استفاده نماییم. لذا از علاقه مندان و دلسوزانی که می توانند در حوزه شناسایی افراد موفق ، برقراری ارتباط و انجام مصاحبه ما را همیاری نمایند خواهشمندیم از طریق دیدگاه های همین مطلب یا ایمیل info@arganian.ir با ما تماس بگیرند.
دو نكته اى كه بسيار به جا آورده شد : (كار شناس نبودن )فارغالتحصيلان مقطع ليسانس ، نداشتن مهارت لازم و كافى آنها و ديگرى عدم خلاقيت در ايجاد شغل و بسيار تقليدي يا به قول نگارنده فصلى بودن آنها .
كه منتظر توضيحات تكميلى اين موضوعات در مقاله هاى بعدى هستيم.
سپاسگذار
ممنون خانم مومنی
در قسمت های بعدی نوشتار بیشتر تلاش در شناسایی الگوهای اشتباه و ارائه راهکارهایی متناسب با موقعیت زمانی و مکانی شهرستان در جهت راه اندازی کسب و کارهای نو و گاهاً سنتی با شیوه نو خواهد بود.
موفق باشید
با سلام و عرض ادب
سپاس بابت قلم فرسایی به جا و مغتنم
دوست عزیز با دید میدانی نسبت به معضل بیکاری البته با عنایت به حوزه بومی شهرستان در خواهیم یافت که تک عامل هایی که فرمودید نقش بسزایی نخواهد داشت در عدم توفیق………………………
بزرگوار اولین ریشه ی این عدم توفیق را باید در خانواده های بهبهانی رصد کرد،توجه داشته باشید در بهبهان پدران و مادران صرفا” به فرزندان خویش فقط هشدار میدادند که درس بخونید درس بخونید درس بخونید؟!!!!!غافل از اینکه حتی از روی خیرخواهی هم یک بار به فرزندانشان نگفتند کمی هم حرفه و خلاقیت بیاموزید و این تراژدی تا جایی دامنه یافت که جماعتی جوان تحصیل کرده فاقد حرفه و خلاقیت را تشکیل داده ایم.در ضمن دوست عزیز حل این معضل در بافت های اجتماعی قابل حل نخواهد بود چون این معضل با سیاست گذاری و تولید بنگا ه های صنعتی و اقتصادی که توسط حکومت تبیین می شود قابل حل خواهد بود.لذا شهروندان در شمای کلی کمترین تاثیر را خواهند داشت.اگر هم منظورتون درباره مشاغل آزاد هستش با توجه به شاخص جمعیتی حوزه شهری در حال حاضر هم تمامی مشاغل توسط خود همین جوان ها اشغال شده.
با سپاس مجدد
با تشکر از جناب درخشنده عزیز
نقش بنگاههای اقتصادی و صنعتی در رفع بخش عمده ایی از این معضل بدیهی است ولی به نظر این حقیر دست روی دست گذاشتن جهت تحقق یافتن برنامه های اشتغال زایی از سوی مسئولین و دولت مردان کار منطقی ایی نباشد. لذا تلاش در جهت قوت بخشیدن قدرت خود اشتغالی در جوانان حداقل کاری است که می تواند مفید واقع شود.
منظور از خود اشتغالی صرفاً مشغال آزاد به شیوه سنتی در شهرستان ها نیست که انشاالله در ادامه یادداشت ها به آن خواهیم پرداخت.
ممنون از توجه شما
شنیده شده مشکل اشتغال در بهبهان توسط استخدام در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء حل شده.
میگن هر کی بره پیش ….نامه میده و سفارشی استخدام میشه.
آقا مشکل اشتغال وقتی با نامه حل میشه دیگه مشکلی نیست چرا هی الکی جار می زنید.
گزارش های رسیده حاکی است:
مشکل اشتغال همچنان در حال رفع شدن توسط دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان ادامه دارد.
قابل ذکر است که این دانشگاه پس از رفع مشکل اشتغال شهرستان و استانهای همجوار و غیر همجوار، از سراسر دنیا اقدام به جذب نیرو می نماید و نه تنها نیروی انسانی کار آمد مبنی بر اولویت نیاز سنجی بلکه نیرو های غیر کارآمد را نیز طی تدابیر خاص آموزش رایگان خواهد داد. لذا کاترین اشتون پس از بررسی های لازم نیز درخواست نموده است در صورت رفع مشکل اشتغال فرزند خوانده اش ، به رفع مشکل هسته ای نیز کمک خواهد کرد.
گویا قرار است نام این دانشگاه به ” مشکل گشا” تغییر یابد.
پایان اخبار
با سلام
۲۵ ساله هستم دانشجوی فوق لیسانس دولتی و کل مقاطع تحصیلیم رو در مدارس نمونه بودم. الان به این نتیجه رسیدم که درس خوندن تا لیسانس خوبه و بعدش باید رفت خدمت. و از بچگی آدم باید یه کار و تخصصی یاد بگیره و هیچ ایرادی نداره فرزند آدم یه جایی شاگردی کنه جون اینطوری میتونه خودشو واسه آینده آماده کنه