5 اردیبهشت 1403
از سال ۱۳۹۱
khodkoshi

“خودکشی” در بهبهان، چرا ؟!

با چند سوال شروع می کنم … من برای چه به دنیا آمدم؟ چرا خدا همه بدهای عالم را برای من می خواهد؟ چرا من بیمارم؟ چرا دزد باید مال مرا بزند؟ چرا فلان سرمایه دار هیچ مشکلی ندارد اما من که هیچ در بساط ندارم زندگی ام مالامال از مشکلات است ؟و از این قبیل سوالات …. خواننده محترم در این میان به یک نکته بسیار جالب می رسد که بیان آن خالی از لطف نیست . در تمام این سوالات یک کلمه در عین نهانی آشکار است ((( مقایسه نابجا ))) . خداوند در دنیا بیش از 7 میلیارد نفر را جا داده که در کنار یکدیگر به خوبی و بدی زندگی میکنند و به نظر نگارنده تنها چیزی که آزادی ما انسان ها محدود می کند ، آزادی هم نوعانمان است . انسان ذاتاً موجودی حریص ، طمع کار و سیری ناپذیر است و دوست دارد همه چیز را تجربه کند و در این میان گاهی از پس طبیعت بر نمی آید و احساس می کند همه چیز تمام شده . فکر می کند کره زمین دیگر تحمل او را نداشته پس در صدد حذف خود برمی آید . در مقوله احساسات و عواطف هم همین است . ما انسانها وقتی از نطر روحی ارضاء نمی شویم ، سعی می کنیم که از باب مادی قضیه را فیصله داده و کار را تمام کنیم . گاهی با خود قهر می کنیم ، گاهی از خانواده و جامعه دوری می گزینیم ، گاهی مهاجرت میکنیم  یا کار خود را تعطیل می کنیم و در درجه حاد آن خودکشی می کنیم .

تحقیقات نشان داده زندگی شهری ، انبوهی جمعیت ، عدم تجانس افراد با هم ، احساس غربت و تنهایی ناشی از آن کاهش محبت خانوادگی و رها شدن فرد به سرنوشت خود ، چشم هم چشمیها ، پیدا شدن آرزوهای دور و دراز در زندگی مادی ، محرومیت در عشق ، فقر مادی و دهها عامل دیگر آن چنان ناراحتی هایی برای افراد فراهم آورده که فرد تنها راه نجات خود را در نابودی خویش جستجو می کند. برای مثال در سال 1989 در هندوستان 25470 نفر زن به دلیل نداشتن جهیزیه کافی در اثر خود کشی جان خود را از دست داده اند.

khodkoshi.jpg1
دوری فرد از اجتماع از عوامل تاثیرگذار در خودکشی

 

برای دست یافتن به تعریف جامع و مانع برای خودکشی کار ساده ای نیست . ملاک کار اکثر کسانی که از خودکشی تعریف کرده اند. بر اساس تعریف دورکیم بوده است. دورکیم در سال 1879 تعریف زیر را ارائه داد: خودکشی که نتیجه مستقیم یا غیر مستقیم عملی باشد که شخص قربانی آن را انجام داده و از نتیجه عملش آگاه بوده است. (آرون،28:1366)

دورکیم ، نخستین کسی بود که علت های زیستی ، اقلیمی و روان شناختی را برای تبیین رفتارهای اجتماعی رد کرد. او معتقد بود فقط از طریق روشهای جامعه شناختی است که می توان به واقعیت های اجتماعی پی برد.  مهمترین کمک ارزنده دورکیم ، روش تحقیقی بود که او برای مطالعه خود کشی به کار گرفت .او  بیشتر از هر اندیشمند اجتماعی قبل از خود ، به شیوه بارز و وسیع از آمار برای آزمون فرضیه های خویش استفاده کرد .

انواع خودکشی :

دورکیم در مطالعه کلاسیک خود از میزانهای خودکشی در فرانسه ، انگلستان ، دانمارک و… آن را در چهار گروه متمایز کرد: خود کشی دگر خواهانه  – خودکشی خود خواهانه – خود کشی جبری – خود کشی ناشی از بی هنجاری که هر کدام از این موارد تعاریف خاص خود را خواهد داشت . البته برای دوری از اطاله مبحث ما به آن نوع از خود کشی ها می پردازیم که بیشتر در جامعه شهری ما مطرح است .

حتماً زیاد شنیده اید که فلان دختر و پسر به علت ناکامی در عشق خود دست به خود کشی زده اند که این نوع خود کشی در گروه خودکشی دگر خواهانه قرار می گیرد . برا ی جلوگیری از این نوع خود کشی جوانان برای انتخاب همسر خود بسیار دقت کنند . نگارنده در مقالات قبل به این نکات اشاره نموده است . درک عمیق از شرایط خود و مورد در نظر گرفته شده برای ازدواج و کنترل احساسات بسیار مهم است . چرا که تا زمانی که ما جوانان (دختر & پسر) تعهدی در قبال یکدیگر نداشته باشیم هیچگونه تصمیم گیری منطقی نخواهیم کرد . در جایی که مانع ازدواج خانواده باشند و مانع تراشی آنها به جا باشد بهترین راه تصمیم گیری به کمک خانواده است اما اگر خانواده غیر منطقی و یا ناشی از غرض ورزی بخواهند تصمیم بگیرند کار کمی مشکل است . برای مثال دختر عمو و پسر عمویی که کاملا با هم تجانس دارند اما به دلیل اختلاف پدرانشان نمی توانند ازدواج کنند از این نمونه است . البته قانون برای آنها پیش بینی لازم را برای ازدواج نموده که بهتر است فعلاً آن را عنوان نکنم. اما مطمئن باشید که اعتراض با خودکشی نه تنها نتیجه ای در بر نخواهد داشت بلکه عواقب آن تا ابد در ذهن طرف مقابل که ممکن است به خود کشی تن در ندهد خواهد ماند . در بهبهان خود کشی ناشی از ازدواج بسیار به چشم می خورد که در مواردی به جنون طرف مقابل می انجامید .

خود کشی خود خواهانه:

این نوع خود کشی ناشی از دوری فرد از اجتماع است . فقر ، تنهایی و از این قبیل عوامل آن است . فرد احساس می کند هیچ کس را در زندگی ندارد . غم خواری ندارد مونسی ندارد و در جوامعی که فرد گرایی بسیار است چنین خود کشی رایج است. حتی در افراد متمول نیز این موضوع را داریم.

خود کشی ناشی از بی هنجاری:

چندی پیش مطلع شدیم متاسفانه در بهبهان پسر جوانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود به دلیل ترس از آبرو خود را می کشد . این امر ناشی از بی هنجاری اخلاقی است . هنجار های مهم اجتماعی که از میان می روند بلاشک قربانیانی نیز خواهند داشت که به اشکال مختلف نمود پیدا می کنند.

afsordegi
افسردگی یکی از عوامل مهم خودکشی

خود کشی جبری :

همانطور که خودکشی به هنجاری از احساس بی نظمی در جامعه ناشی می شود ، خودکشی جبری مربوط می شود به ( بی قدرتی ) که مردم احساس می کنند . بی قدرتی به حالتی گفته می شود که فرد قادر به تحت تاثیر قرار دادن محیط اجتماعی خود نباشد . مثال : یک زندانی که دیگر تحمل زندان را ندارد . کودکی که نمی تواند تکالیف خود را به موقع انجام دهد و معلم او را سرزنش می کند یا ترس سرزنش دارد نیز می تواند از این دسته باشد.

انگیزه خود کشی :

وقتی که دست به خود کشی می زند چنان جرئتی دارد که اگر بخواهیم آن را با قتل شخص دیگر مقایسه کنیم به این نسبت خواهیم رسید:

از بین بردن خود یا سلب جان خود برابر است با از بین بردن 40 تن دیگر یا قتل آنها.

یعنی این همه کار شاقی است که معمولاً می شود گفت هیچ انسانی نمی تواند آنرا انجام دهد . به همین علت محققان موارد زیر را به عنوان انگیزه های خود کشی برشمرده اند. اختلالات روان پزشکی ، مسایل اجتماعی ، مسایل ارگانیکی و جسمانی و… که در بعضی موارد با جراحی مغز و دستکاری بعضی غدد می شود در بعضی بیماران روانی احتمال خودکشی را کاهش داد.

از منظر حقوقی:

خود کشی جرم نیست اما در آموزهای دینی و به خصوص دین مبین اسلام بسیار تقبیح شده و مورد مذمت قرار گرفته است .لازم به ذکر است کسانی هستند که وقتی جرئت خود کشی را ندارند از دوستان خود یا پرستار بیمارستان یا هرکس دیگر تقاضا می کنند که آنها را بکشند تا راحت شوند . برا اساس قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران هرکس مرتکب چنین عملی شود رضایت مقتول یا مجنی علیه شرط نبوده و قتل عمدی است قاتل به قصاص محکوم خواهد شد . (( ما مالک جان خود نیستیم . هرکس جان داده او هم باید بگیرد))

خداوند منان بالاترین گناهان را نا امیدی به خود دانسته و برای آن بخشایشی قرار نداده است . دین اسلام ما را به صبر در مقابل مصائب دنیوی فرا می خواند و برای صبر اجری عظیم در نظر گرفته است . پس امید به خداوند منان و استعانت از حضرتش مسلماً در امور ما را یاری خواهد کرد . خداوند در قرآن می فرماید . از رحمت خدا نا امید نشوید . و خدا با صبر کنندگان است . صبر از انسان کوه می سازد . درست است که گاهی مشکلات انسان را کلافه می کند و واقعاً گاهی هیچ راه امیدی نیست اما:

در نا امیدی بسی امید / پایان شب سیه سفید است

 

منابع :

جرائم علیه اشخاص- دکتر حسین میر محمد صادقی – استاد دانشگاه شهید بهشتی
آسیب شناسی اجتماعی ( جامعه شناسی انحرافات) – هدایت اله ستوده
نحوه رسیدگی به جرائم قتل – منصور اباذری فومشی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک سال پیش