انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲در حالی نیک فرجام شد که شک و تردید و سردرگمی حضور و یا عدم حضوردر بخش قابل توجهی از بدنه جامعه اصل انتخابات را تحت الشعاع قرار داده بود.در کنار این انتخابات بزرگ و پر اهمیت ، انتخاباتی به ظاهر کم اهمیت اما ملموس با مطالبات شهروندی توده های مردم نیز خود نمایی می کرد.
آوردگاهی که خیل بیشماری در سراسر کشور را به هوای خدمت یا شهرت یا بهره برداری از فرصت بدست آمده بر آن می داشت که بخت خویش را برای حضور در انتخابات شورای چهارم بیازمایند و خود را مهیای جلوس بر کرسی های شورا بنمایند.
سر انجام ۲۴خرداد در گذر از میان هیاهو و تب و تاب مردم فرارسید .نتایج آراء اعلام شد و حسن روحانی با بلند اقبالی و البته تحولات سرنوشت ساز یک هفته پایانی مانده به روز رأی گیری و پیام های شور آفرینی که قریب به یقین حکم به برتری اش می دادند رئیس جمهور ایران شد. قاطبه مردم سرمست و کیفور از نتیجه ی حاصل مشغول جشن و سرور بودند غافل از اینکه در گوشه ای از شهر :آرام آرام ، عده ای باید بروند و عده ای دیگر با تعداد بیشتر جایگزین شوند و امورمسائل مهم شهری را بر عهده گیرند.
آنقدر گرم رخداد تازه شدیم که یادمان رفت از آن انتخابات مهم تر ، که زیر سایه همتای بزرگ خود آن گونه که باید دیده نشد.
همزمانی دو انتخابات و ابهامات انتخابات ۴سال پیش از آن ، بیش از همه اثر خود را بر روی انتخابات شورای چهارم گذاشت.تکلیف ترکیب ۱۱نفره شورای شهر بهبهان نیز ساعاتی پس از پایان رای گیری مشخص شد. ترکیبی که انگار قرار نبود تکلیفشان با خودشان و مردم روشن باشد.شاید در ابتدا بسته ی خوبی به نظر می رسید ولی هر چقدر از آن روز فاصله گرفتیم بهتر حالیمان شد چه خبر است و چه بسا بهتر است گفته شود بهتر حالیمان شد چه کردیم!
نگاهی اجمالی و گذرا بر نحوه ی رأی آوردن اعضای محترم شورای فعلی و بررسی چگونگی شیوه گزینش و منطق همشهریان گرامی در انتخاب داوطلبین باشد که برآنمان دارد تا فرصت و ظرفیتی که قانون اساسی زیر پرچم جمهوری اسلامی در اختیارمان نهاده است را بیشتر پاس بداریم.و از این رهگذر توشه ای بر چینیم برای صلاح مملکت ؛ صلاحی که بتوان قدر و منزلت و رفاه شهروندان، درحال و آینده را در آن دید نه اینکه بر طبل خسروانی خویش بکوبیم.
۱- در صدر منتخبین این دوره ، به سان دوری پیش نام جناب آقای کوروش مودت به چشم میخورد با آرایی بالا و چشمگیر و با فاصله ی معنا دار از سایر رقبا.
در دوره ی سوم، ایشان با بیش از ۱۸ هزار رای و در دوره ی چهارم با بیش از ۱۶ هزار رای با مهر تایید قاطبه همشهریان شرکت کننده مواجه شدند.
در سبد آراء آقای مودت چند عامل را در کنار هم میتوان قرار داد؛
سبقه ی مدیریتی تقریبا موفق ایشان در آموزش و پرورش بهبهان ، حضور در شورای شهر اول شهرستان امیدیه، فعالیت های سیاسی و الصاقشان به جناح موسوم به اصلاحات به عنوان چهره ای شاخص و موثر در این اردوگاه و پشتوانه رای طایفه ای و قومیتی،امتیازاتی است که روی هم رفته سبب بر صدر منتخبین بهبهان نشستن ایشان را موجب شده است. اما آنچه مشهود است حکایت از آن دارد که جناب مودت از ابتدا چندان هم دل در گرو حضور در شورا نداشتند و سقف شورا را برای خویش کوتاه می دیدند و چشم انداز بلند تری برای خود متصور بودند.
حضور متوالی در سه شورا با آرایی مطمئن و بالا سنگ محک خوبی برایشان می توانست باشد که بوده و ایشان که از ابتدا مصمم بود کرسی های مهم تر را تصاحب کند به این صرافت افتاده که این بار اگر اتفاق غیر مترقبه ای رخ ندهد شانس خویش را در انتخابات مجلس دهم بیازماید.
حال چنین فردی با چنین گرفتاری های خاطری که با خود دارد و سودایی دیگر که در سر می پروراند آیا آسودگی خاطر و زمان کافی جهت خدمتگزاری بی شائبه و در خور شان مردم را دارد؟ پرسشی که مردم بهبهان باید آن را پاسخ دهند.
۲- برای آقای دانایی، منتخب دوم مردم، همه چیز طی یک سال و چند ماه گذشته خیلی سریع و طوفانی سپری شد.
جناب آقای دانایی اندکی پس از فراغت از سی سال خدمت صادقانه و تحسین برانگیز در پاسداری از ارزشهای این مرز و بوم و البته ماجرای بازنشستگی بحث بر انگیز ایشان که صحه ای بود بر سلامت شغلی و شایستگی ایشان، احساس تکلیف کردند که می توانند نیرویی خدمتگزار و کارا در عرصه خدمات شهری نیز باشند.
تلفیقی از سابقه ی حضور افتخار آمیز در دفاع مقدس ،صداقت و تعهد کاری،مورد وثوق قومیت های گوناگون شهرستان و تا حدودی انتصاب ایشان،به جریان فکری مورد قبول عامه مردم بهبهان، مؤلفه هایی بودند که آراء بالایی را برای ایشان رقم زد.
ایشان خیلی سریع در دل ها جا باز کردند ، خیلی سریع منتخب مردم در شورای شهر شدند و خیلی سریع بر کرسی ریاست شورا تکیه زدند، بدون اینکه تجربه ای در سطوح مختلف اجرایی و مدیریتی در حوزه مسائل شهری و اجتماعی داشته باشند.
به اصطلاح هم مسلکان قدیمی جناب دانایی، ایشان یکی پس از دیگری سنگرها را فتح نمودند.
قضاوت کلی در مورد ایشان را مجالی دیگر لازم است و مدت زمان یک ساله قطعاً برای داوری منصفانه کافی نیست و لیکن به نظر می رسد از دست دادن کرسی ریاست شورا و دلسردی برخی از علاقمندان ایشان محصول اظهار نظرهای غیرکارشناسی و تندروی های ایشان طی همین مدت زمان کوتاه باشد.
روایت بالا در آینده ای که در چشم به هم زدنی می آید به ما یادآور خواهد شد که :
در کنار تعهد، تخصص ها را نیز ارج نهیم و بپذیریم که هرکسی را بهر کاری ساخته اند و مناصب مهم، جای آزمون و خطا نیست و البته برای بزرگان قوم که صلاح کار را در به ریاست رساندن ایشان دیدند، تلنگری به موقع بود که بیاموزند سنجیده تر و هوشمندانه تر عمل کنند.
۳- بی گمان پدیده ی انتخابات شورای چهارم کسی نیست جز جناب مهدی حمید.
شخصی که بدون حتی یک روز سابقه کار اجرایی در حوزه مسائل مدیریتی شهری و عدم شناخت جامع نسبت به مسائل اجتماعی و عمرانی، همای سعادت بر روی شانه هایش نشست و با آرایی بالا و کمتر پیش بینی شده راهی شورا شد.
مسیر پیروزی ایشان از راهی گذشت که هر چند جلوه ی خوبی نداشت اما به خوبی جواب داد. تیم تبلیغاتی انتخاباتی ایشان کُلون (دستگیره درب های قدیمی که مردم از آن برای درزدن استفاده می کردند) نزدیک به بیش از نیمی از خانه های بهبهان را به صدا در آوردند و با ارائه اندکی اطلاعات پیش و پا افتاده و بیشتر خواهش و تمنا توانستند نظر مثبت مردم را با خود همراه سازند و جوانترین عنصر منتخب مردم در شورا شوند.
۴- در این دوره نیز شورا خالی از حضور بانوان نیست.هر چند که این حضور کمرنگ و تک نفره باشد.تنها بانوی شورای شهر این دوره سرکار خانم مهرنوش محمد شفیعی است.خانم محمد شفیعی قرار بوده و هست حضورشان مغتنم باشد و لااقل در حوزه مسائل بانوان و حقوق کمتر دیده شده ی آنان و تبعیضی که گاهاً بر آنان روا داشته می شود و فقر امکانات فرهنگی و ورزشی بانوان شهرستان اقداماتی اساسی کنند. اموری که تا به حال میسر نگردیده است.
در رای آوری ایشان به دو عامل مهم می توان اشاره داشت؛
-هزینه های گسترده البته از نوع پوپولیستی آن
-بانو بودن ایشان و تصاویرشان بر روی بنرها و تراکت های تبلیغاتی
۵- آقایان اسمی زاده، گلکار و همراهی، وزن اصلی سبد آرایشان متعلق به برچسب جناح فکری و سیاسی شان می باشد.
دوتای اول متعلق به طیف اصلاح طلبان است و جناب همراهی راست سنتی محسوب می شود و به نوعی در اردوگاه اصول گرایان قرار دارند.
علاوه بر خوش نامی و سابقه خوش به سان دیگر منتخبین آرا قومی نیز در پیروزی اینان نقش داشته است. بدون شک چهره خاص و جالب در این سه نفر جناب گلکار هستند که از قضا در هر دو دوره رأی گیری برای ریاست شورا، ایشان نقش اصلی را ایفا نمودند.
در سال اول بر اساس باورهای قلبی و اعتقادات شخصی، بین خود و خدایشان کسی را شایسته تر از جناب دانایی جهت تصدی ریاست شورا ندیدند و در سال دوم پس از فکر و تامل بسیار و بردن انتخابات به دور دوم طی چرخشی آشکار و ۱۸۰ درجه ای خود را مدیون و وام دار اصلاحات و اصلاح طلبان یافتند و جناب اسمی زاده را برگزیدند.
۶- وصف حال رأی آوردن آقایان سینا، قنواتی، آقاجری و رحیمی خود عالمی دارد که باز کردن آن چندان ساده به نظر نمی رسد. جناب سینا که مسند شورا پشت قباله شان است و ظاهرا قرار است تا هستند باشد به همراه آن سه بزرگوار دیگر با بهره بردن از تبلیغات گسترده و کلان و پشتوانه آرای قومیتی و طایفه ای موفق به حضور در این جایگاه شده اند. رضایتمندی نسبی شهروندان پس از مراجعه به جناب سینا که نمونه کوچک شده ای از سلف ایشان می باشد عامل مهمی در حضور ادواری و پی در پی ایشان در شورای شهر بهبهان محسوب می شود.
صفاتی که در این شورا بیش از هر چیزی به چشم می خورد، تشتت آرا، آشفتگی و بی قاعده بودن، سست عنصری و عدم توازن میان اعضاست که گهگاه به طرزی آزاردهنده عینیت می یابد. اگر از این شورای ناهمگون، یک در میان صدای جار و جنجال شنیده می شود و کمتر خبر خجسته ای به بیرون درز می کند، علت آنرا را باید در شیوه ی انتخاب خودمان جستجو کنیم.
بدانیم و بپذیریم، توجه نمودن به حضور مستمر نامزدها در مجالس فاتحه خوانی و ترحیم، اکتفانمودن به وعده های توخالی و خارج از توان و وظیفه کاندیداها، قوم و خویش بودن، احیانا خرید و فروش رای، نه تنها ملاک های سزاوارانه ای برای انتخاب اصلح نیست بلکه اینگونه عمل کردن، خیانت نیز محسوب می شود.
انتخابات شورای شهر، انتخابات مهم و ویژه ای است. یکی از اصول مغفول مانده ی قانون اساسی (اصل صدم) بود که به لطف تحولات دوم خرداد و احساس ضرورتِ نقش پررنگ تر و اثرگذارتر مردم در سرنوشتشان و در راستای شعار توسعه ی سیاسی و جامعه مدنی، توسط سید محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، احیا شد.
انتخاباتی که هر چند دارد چهارمین دوره اش را سپری می کند اما قدری از سوی صاحبان اصلی اش ندیده است و هنوز اهمیت واقعی خود را در بین آحاد جامعه باز نیافته است. هنوز هم می توان چشم انداز روشنی را ترسیم کرد و به آینده امیدوار بود اگر چشم هایمان را بهتر بشوییم و جور دیگری ببینیم و چه خوب است آویزه ی گوشمان باشد حرف حسابی که حمید مصدق زد :
آب این رود به سرچشمه نمی گردد باز
بهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز …
با تشکر از جناب مهاجرانی عزیز
بسیار سپاسگزارم که فارغ از سیاست زدگی و قومیت گرایی که از ابتدا گریبان گیر شهرمان بوده، مطالب اساسی و جدی را بیان داشتید …
امیدوارم ناکارآمدی این شورا، تلنگری باشد برای همشهریان عزیزمان تا بیش از پیش به آینده شهرمان حساس شوند … به دقت رای دهند و سپس کارآمدی انتخابهایشان را پیگیری نمایند …
۱- در مورد جناب آقای مودت باید اضافه کنم که : به نظر بنده منفعل ترین عضو شورا در مقابل تمامی انحرافات در تمامی ادوار حضور و ریاستشان در شورای شهرمان بوده اند و برای کسب رای از ترفند حضور در مراسمات مردم( مخصوصا عزا) استفاده می کنند که مردم نیز متاسفانه تا کنون اسیر چنین ترفندی شده اند … که انشاالله با وارد شدن ایشان در انتخابات مجلس، میزان رای واقعی ایشان بر همگان مشخص خواهد شد…
۲- در مورد جناب آقای دانایی بسیار زیبا فرمودید: در کنار تعهد تخصص هم لازم است …
۳- در مورد رای آوردن فردی مانند جناب آقای حمید باید این انتخاب را مایه ی تاسف و شرمساری مردم بهبهان دانست …
۴- در مورد سایر اعضا نیز دقیقا حق با شماست، مخصوصا در مورد جناب آقای سینا … و ای کاش میشد در اینجا به مساله ی ایشان بیشتر پرداخته شود و نوع رای ایشان نیز به دقت زیر ذره بین مردم قرار بگیرد …
این مورد هم جای تامل داره که … آیا درآمد حلال از شورای شهر جوابگوی هزینه های گسترده تبلیغاتی اعضای شورا هست؟؟؟
امیدوارم اعضای شورای شهرمان هم به این مسائل فکر کنند …
با تشکر از مقاله مو شکافانه شما
متاسفانه همانطوری که ذک کردید تا زمانی که معیار انتخاب مردم حضور کاندیدا در مراسم ترحیم و بزک کردن و چاپ عکس در مقیاس بزرگ و تعصبات کور کورانه قومیتی وضعی بهتر از این نباید برای شهر انتظار داشت به غیر از اقای اقاجری(البته حمایت یا تبلیغ نمیکنم) متاسفانه هیچ یک از کاندیداها در زمینه عمرانی تخصص ندارن و الان تنها چیزی که شهر ما بهش نیاز داره عمران و ابادیست خیابانها در هنگام بارندگی به استخر تبدیل می شون
نبود کارخانه بازیافت زباله و اتش زدن ان به شیوه سنتی مشامهر مسافری از جاده گچساران را می ازارد
آقا جان جناح چیه همه شهرها دارن ترقی میکنن ما دارین میگیم جناح چپ وراست . از لحاظ علمی اولیم اما عملی آخریم . بابا شهر داره از همه لحاظ فنا میشه
بسیار عالی
متاسفانه تا زمانی که ملاک انتخاب قومیت و جناح سیاسیه وضع بهتر از این نمیشه
از ماست که بر ماست….
سلام
با تشکر از زحمات این مجموعه
تحلیل شما شبیه بود به وضعیت خود شورا
ناهگمون بود به دلیل اینکه در نقد کردن به همه اعضا تفاوت و قومیت گرا برخورد کردید
جامعه مدنی که شما از آن نام بردید سالها پیش توسط جان کین فیلسوف یهودی انگلیسی چکش کاری شد و توسط سعید خان حجاریان به ایران منتقل شد.و به همین دلیل با فرهنگ ما ناسازگار است.
در این تحلیل ها اگر از تفکرات مقام معظم رهبری هم استفاده کنید خوب است
یا علی
امیدوارم که در این نقد حب و بغض قومیتی و سیاسی تأثیرگذار نبوده باشد. ولی شما نباید از جامعهای که اجازهی تجمع جهت بحث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هر مکانی را ندارد و خفقان کامل بر آن حاکم است انتظار فهم سیاسی و منطقی از انتخابات را داشته باشید. رأی آوردن آقای حمید و برخی دیگر از اعضای شورا محصول بیسوادی سیاسی-فرهنگی مردم در اثر خفقان موجود در جامعه است.
والسلام
به نظر می رسد نویسنده چندان هم اعتقادی به نسل جوان ندارند و افکاری که شهر را به این حال و احوال رسانده ، ترجیح می دهند. جوان نخبه ای که با عملکرد خود در شورا نشان داد که به حق شایسته اعتماد مردمی بود که شما نویسنده محترم به شخصیت و فهم شعورشان توهین کردید و آنها را تا این حد پایین آوردید .
لطفا من بعد سعی کنید از شیوه ای دیگر برای تبلیغات استفاده کنید چرا که مردم بهبهان بسیار زیرک تر از این هستند که ذهن فعال خود را بازیچه قلمهای مبتدی و یکجانبه نگر نمایند.
جوان نخبه؟؟؟
مهمتر از جوان بودن، داشتن ایده های نو برای رهایی از وضعیت فعلی شورای شهر است که با گذشت تقریبا دو سال از این شورا، تغییری در آن مشاهده نشده است و اثرگذاری خاصی از این جوان نخبه مشاهده نشده است …
در ضمن نکته ی اصلی که نگارنده به آن اشاره کرده اند، بحث تکدی گری رای است که همه به آن واقفند و ربطی به جوانی و نخبگی ایشان ندارد…
به نظر می رسد تنها خلاقیت این جوان نخبه، شیوه ی تبلیغاتی ایشان و تکدی رای بوده است که به نوبه ی خود جای تحسین دارد …
خانم شیوا میشه تعریفتون رو از نخبه بگید؟!
آیا اگر کسی در سبزی فروشی نخبه بود دلیل بر نخبه بودن همون شخص در مسائل شهری و مدیریت شهری و عمرانی میشه؟!
شما یا نخبه ندیدین یا کلمه نخبه رو نمیدونین کجا استفاده کنین.
نخبه های ما سرخورده از بی عرضه بازیها و عدم شایسته سالاریهای مسئولین ما از بوم خودشون ناامید و سر به بوم های دیگه گذاشتن.حالا چه خارج از شهرستان یا چه خارج از کشور.
در متن آقای مهاجرانی هیچ اثری از تبلیغ نبود ولی اگه شما از دید خودتون تبلیغی دیدین اون از فهیم بودن شماست.
در ضمن این پروژه تقدس بخشی مردم رو تموم کنید دیگه!!!مردم فهیم مردم فهیم کردن بسه .ما مردم اگه فهیم بودیم یا اگر حداقل به موقع فهیم بودیم این حال روز شهرمون و … نبود.
سلام. راستی از دیدار با آیت اله هاشمی رفسنجانی چه خبر؟؟؟
نتیجه ای که ندیدیم.
متاسفم از این کارهایتبلیغاتی و پوچ. امیدوارم مردم بهبهان عبرت بگیرند از انتخابهای سیاسی و ضعیفشون.
یکی از دلایلی که مردم به افراد منتخب در شورا رای دادن بحث اعتماد به شعارها و برنامه های ارائه شده از سوی تک تک کاندیدا ها بود.
بنده جهت حل پاره ای مشکلات از شهرداری که ارجاع به شورا داده بودن چندین روز بطور منظم به شورا مراجعه کردم و هر بار دست خالی برمی گشتم چرا که اعضا اصلن در شورا حضور پیدا نمی کردن و موفق به دیدار هیچ یک از آنها نمیشدم
اونجا بود که گفتم بالاخره دوره های بعد هم انتخاباتی هست و اون موقع مردم داری رو نشونشون میدیم
با درود به همه دوستان و به خصوص نگارنده این نوشتار جناب آقای مهاجرانی.
قلم شیوای شما به دور از تعصب و واقع بینانه بود و بدین جهت سپاسگزارم.
یکی از دوستان اشاره به مبحث اجتماعی فرهنگی کرده بودن و کاملا درسته. بدین سبب که می بایست مردم ابتدا به خود و خواسته هایشا ن توجه کرده و سپس به لحاظ اهمیت رای و انتخاب های آگاهانه نشستهایی داشته باشن.
توجه کردین اکثر افرادی که انتقاد غیر سازنده می کنن تا به حال حتی کوچکترین قدمی برنداشتن؟
به عنوان مثال یک استاد دانشگاه فقط وظیفش درس دادن نیست و باید در امور علمی و پژوهشی وارد بشه و تیم های تحقیقاتی راه بندازه و در عرصه اخلاق و انظباط اجتماعی و مالی در رتبه مناسبی قرار داشته باشه.
بی نهایت سپاسگزارم.
تحلیل شمار و خوندم.بسیار وزین و به دور از هر گونه تعصب.امیدوارم روزی برسه که مسئولین عزمشون جزم بشه برا حل مشکلات این شهر.هر وقت که از اصفهان میام بهبهان دریغ و افسوس می خورم از تکرار و عدم دلسوزی مسئولان برا ی آبادانی و پیشرفت بهبهان.
به امید اون روز
سلام
جناب مهاجرانی عزیز زیبا و علمی بود …
امیدوارم مردم در رای دادن به جای قومیت و تعصب به کارنامه کارهای انجام گرفته اشخاص بنگرند تا فریب نخورند و در آینده پشیمان نشوند . البته چه بسا که بسیار زمان می برد تا این تفکر به مردم القاء گردد .
با عرض سلام خدمت دوستان گرامی
ممنون که شرح حالی از این دوستان زحمتکش شورا در اختیار عموم قرار دادین. براستی شاخصه های این دوستان برای عموم شناخته شود که خدای ناکرده در آینده دچار اشتباه در رای دادن به طیف خاصی نشویم.
کاش دوستان به شهرداری هم گذری میکردن و اوضاع قمر در عقرب شهرداری را رصد میکردن و به استحضار عموم میرساندن.
نیاز به ریشه یابی و پالایش زیاد در شهرداری به نظر میرسد. چون صندلی هایی که بعضی از دوستان روی مسند آن نشسته اند یا در حیطه کاری آنان نیست یا به واسطه های مختلف بر روی آن نشسته اند.
طرف مدرک مهندسی ندارد ولی به عنوان یک مهندس و کارشناس دارد به قولی کار انجام میدهد.
اگه یه چرخی در دایره فنی بزنید متوجه میشوید که عمده ی مردم از مسولان اون قسمت ناراحتن.کارها رو روی هم انباشته و کسی جوابگوی مردم نیست .
کسی رو بعنوان مسول در اون قسمت گذاشتن که مدرک مهندسی ندارد .از همه مهمتر طرف فوق دیپلم دارد و از همه مهمترو بالاتر مدرک فوق دیپلم تراشکاری دارد که هیچ گونه سنخیتی با شهرداری و شهرسازی ندارد.
براستی پشت این قضیه چه کسی است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا یک فوق دیپلم تراشکاری باید مسولیت دایره فنی شهرداری را به عهده داشته باشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا تا حالا کسی دنبال این قضیه نرفته ؟؟؟؟؟
چرا این قدر گیر های الکی به کار مردم میندازن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون طرف فوق دیپلم تراشکاری دارد و در این زمینه شهر سازی آگاهی ندارد.
چرا کسی پاسخو نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا شهردار محترم این قضیه را پیگیری نکرده ؟؟؟؟؟؟
یعنی واقعا تو شهر به این بزرگی قحط الرجال هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو رو خدا از شماها که مسولیت این سایت رو دارین استدعا دارم این قضیه رو پیگیری کنین و به اطلاع عموم برسانید.
پیشاپیش از شما بزرگوارن سپاسگزاریم که به درد دلهای این شهر رسیدگی میکنین..