بازگشایی مدارس و لزوم ارتباط خانواده ها و مدرسه ها با توجه به سابقه کاری و شغلی و تدریس در مقاطع مختلف آموزشی با بیش از نیم قرن، این تجربه حاصل شده است که شناخت همه جانبه روانی بخصوص عاطفی کودک، نوجوان و جوان برای آماده ساختن آنان نقش سازنده ای در تکوین شخصیت آنها داشته و دارد. شناخت بچه ها هم در خانواده و هم در مدرسه این امکان را برای اولیا و مربیان بوجود می آورند که انتقال میراث اجتماعی یعنی فرهنگ جامعه بطور ساده و راحت به نسل جدید منتقل گردد و در این رهگذر نقش خانواده بسیار مهم و بارز است چه خانواده رکن اساسی تکوین شخصیت است و کانون عشق و مهر و محبت و انسان دوستی است.
هیچ موسسه ای نمی تواند جای خانواده را بگیرد و این ویژگی ها را به کودک، نوجوان و جوان منتقل کند لذا در اولین روز ماه مهر باید گفتار پدر، مادر و سایر بستگان و همچنین معلمان و مربیان، مهرآفرین باشد چه نخستین لبخندی که بر لبان کودک نقش می بندد، چهره اش را باز شکوفا می کند و زیباترین بیان احساس مهرطلبی و محبت پذیری او را متبلور می سازد.
می دانیم همه انسانها اعم از کودک و بزرگ، مهرپذیر و مهرطلبند. چراکه مهرپذیری و مهرطلبی در انسان امری فطری است و پایدار، به سخن دیگر قانون حاکم بر نفسیات انسان بویژه خردسالان و کوچکترین ها به گونه ای است که همواره تشویق پذیر و تنبیه گریز، محبت پذیر و خشم ستیز و سرانجام مهر طلب و قهر گریزند. بچه ها دوست دارند پیوسته رفتارشان مورد توجه و تایید و تشویق پدر، مادر، معلم و دوستان بخصوص الگوهای محبوبشان قرار گیرند.
بچه های دبستانی بیش از دیگران به رفتار محبت آمیز و توجه مستمر معلمشان نیازمند هستند. چشمان پاک و معصوم کودکان دوره ابتدایی در انتظار تلاقی با نگاه پر مهر معلمان هستند. نگاه پرمهر و خریدار معلم، پدر و مادر و آهنگ کلام آنان، بیان شیرین و جذاب معلم، اولین و پایدارترین درس محبت و طبیعی ترین پاسخ به فطری ترین درس و نیاز کودکان است. اثرات نگاه و کلام و لحن صدای آنها بهترین ارتباط را از نظر جامعه شناختی آموزش و پرورش است و بهترین درس همین است که پاسخگوی نیاز اساسی روانی و اجتماعی کودک و نوجوان است.
نوجوان دوره راهنمایی و دبیرستان نیز به اتکای مهربانی و کلام دلنشین معلمان محبوب و مطلوب خود محتاجند. دوستی و دوست داشتنی در میان این گروه سنی معنا و مفهوم رونقی دارد. نوجوان و جوان بیش از دیگران، دلباخته دوستی و دوستان خویشند و خوشا به حال معلمانی که در کلاس درس بچه های راهنمایی و دبیرستان هم معلم محبوب و مطلوب است و هم دوستی محبوب. و در این راستا تربیت خانوادگی بچه ها و برخورد جامعه موثر است.
بچه ها به معلمان محبوب و خوب، توجه بیشتری دارند و از معلمان محبوب خود زودتر و بهتر یاد می گیرند.
نکته مهم دیگر این است که بچه ها از معلم محبوب خود چیزی فراتر از برنامه های درسی یعنی چگونه بودن و چگونه زیستن را می آموزند. همه سخن این است که اولین روزهای آغازین ماه مهر را با چهره ای پر مهر و متبسم و با سرمایه ای از محبت، عطوفت، صبوری و استواری شخصیت شروع کنیم و پدران و مادران و حتی مدیران از این روش، آگاهی داشته باشند.
اولین ملاقات معلم و شاگرد در ابتدای سال تحصیلی و آغاز درس های آموزشگاهی از بیشترین اهمیت برخوردار است. چه بسا بعضی از دانش آموزان به دلایل گوناگون با نگرشی نچندان مثبت در کلاس درس حضور یابند و برخورد خوشایندی نسبت به مدرسه و کلاس درس نداشته باشند. جلب توجه، ایجاد آمادگی ذهنی و روانی و نگرش مثبت و مولد در یکایک دانش آموزان ( که مطلوب ترین بستر و انگیزه ی تلاش برای پدیدآیی و رفتار متعالی است) مهمترین و حساس ترین وظیفه و رسالت معلمان، صبوری و دوراندیشی است.
و بالاخره
خانواده باید در این راستا رابطه تنگاتنگی با مدرسه داشته باشد و بدانند که مدرسه به تنهایی قادر نیست همه میراث اجتماعی و فرهنگی را به شاگردان بیاموزد مگر به یاری پدران و مادران، تا دست به دست هم دهند و فرد را بسازند که مفید برای خود و جامعه باشد.
یک شهر مدیون این مرد هستند.درود بر مختاران عزیز