بر دلم گرد ستم هاست خدایا مپسند که مکدر شود آیینه ی مهر آیینم
دوشنبه بیستم مهرماه، فرماندار محترم جناب آقای ملک خدایی در تالار آفاق و بمناسبت آیین نکوداشت حضرت حافظ، با بیت شعری آغاز سخن نمودند که هم طنزی تلخ و کنایه ای گزنده داشت و هم موجب حیرت شد.
به نظر می رسید حافظ شناسی ایشان در این بیت خلاصه شده بود :
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم
جالب اینکه شادان و خرسند هم بودند از اینکه واژه ملک با نام خودشان وجه تسمیه ساخته اند و موکدا فرمودند که ملک در این بیت خودم هستم! و البته جمعیتی که برای ثانیه هایی هاج و واج مانده بود از این دُرفشانی جناب فرماندار، باز هم مناعت طبع و وقار بیش از حد تحمل بشری که خاصه ی قاطبه ی همشهریان ماست، مانع از آن شد که حضرت ایشان واکنشی ببینند، تا مبادا خاطری مکدر شود.
شاید حق با جناب فرماندار باشد، چرا که اگر بهبهان ما سامانی داشت و یا حداقل جهد و کوششی می داشت برای به سامان شدن، باید کسی سکاندارش می بود که پس از گذشت دو سال از زمان مدیریتش، دیار ما را دیر خراب آباد نبیند. البته در خاطر شهروندان نمی آید که از برای حضور ایشان فرش قرمزی گسترانیده باشند و فوج فوج و مشتاقانه با ایشان بیعت کرده باشند.
جناب ملک خدایی بارها در سخنرانی هایشان، ما بهبهانی parajumpers sale ها را مورد خطاب و عتاب قرار داده اند که چرا با وجود نخبگان و مدیران کارآزموده و توانمند در سطح استانی و ملی، بهبهان از عقب ماندگی رنج می برد که البته انتقاد ایشان بجا و درست است. حتی ایشان این تعبیر را داشته اند که بهبهان می تواند چند وزیر و مدیر کل داشته باشد.
واقعا اگر اینگونه هست که ایشان می فرمایند که البته این تعبیر درست به نظر می رسد، چرا فردی غیربومی و ناآشنا با واقعیات بهبهان ما باید فرماندارش باشد؟! شهری که به اعتراف ایشان می تواند وزیر به جامعه تحویل دهد، آیا از بر کرسی نشاندن parajumpers sale یک فرماندار بومی عاجز است؟!
شایسته است، دست اندرکاران طراز اول شهر اعم از نماینده، امام جمعه، شورای شهری ها و دیگر بهبهانی های متنفذ استانی و کشوری پاسخ دهند که چرا نمی توانند وفاق ایجاد کنند و با گفت و گو و تعاطی افکار، گزینه ای توانا از دل شهرستان به استاندار معرفی کنند. آیا داعیه داران دلسوزی مردم بهبهان نمی توانند تدبیر به خرج دهند و بذر امید در دل این مردم قناعت پیشه و صبور بکارند.
تا کی باید جایگاه های مهم، خاصه جایگاهی همچون فرمانداری که می توانند با تصمیماتشان در رو به جلو راندن شهرستان نقشی تعیین کننده ایفا کنند، قربانی منیت های نگاه ها و نگرش هایی باشند که در پی متاعی برای دو روزه ی دنیای خویش اند.
چرا باید شهرستان دزفول که از فرمانداری ویژه سود می برد و به راحتی پذیرای هر فردی نمی شود از جناب آقای آصفی کارآزموده و امتحان پس داده که همشهری ما هستند بهره ببرد و ما خود از وجود افرادی چون ایشان بی بهره باشیم ؟!parajumpers sale
بهتر این بود که جناب ملک خدایی عزیز، به جای استعمال واژگانی چون عقب مانده و خراب آباد در وصف شهر ما، گزارشی از عملکرد خویش ارائه می دادند که طی این دو سال چه گام های موثری برای بهبود وضعیتی که به آن واقفند برداشته اند؟ ای کاش ایشان به جای عیب جویی از مردمان دیار ما، از اقدامات موثر و کارآیی های خویش می گفتند و هنر خویش عرضه می کردند.
چه خوش گفت حافظ شیرازی که :
قلندارن حقیقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر خالیست
به نظر می رسد جناب فرماندار درد را می شناسد ولی راه درمان را نه.
در محفلی خانگی، جناب ملک خدایی با شوری شوق آفرین از نقد شدن و نقادی دفاع می کردند و بر طبل انتقاد پذیر بودن می کوبیدند. حال این نقد دامن ایشان را گرفته است پس چه نیکوست که با سعه صدر هم پذیرای این نقد و هم پاسخگوی عملکرد دو ساله ی خود باشند.
ما مردم بهبهان به مهمان نوازی و به عبارتی بهتر به غریب نوازی شهره ایم و از آنجائیکه شاید بیش از دیگر مردمان سرزمینمان مرغ همسایه برایمان غاز است، اگر جناب ملک خدایی اندک کار مفیدی نیز برای دیارمان انجام دهند آن را ده برابر بزرگتر از آنچه هست جلوه می دهیم. پس امید است قبل از اینکه لحظه عزیمت حضرت ایشان ناگزیر شود، مجدانه در پی رفع نابسامانی ها باشند تا نامی نیک از خویش برایمان بسازند.