30 خرداد 1394 (فرمت تاریخ آرشیو روزانه)

حدود ۱۰۰ سال پیش آقایی به نام مُل (ملا) عباسعلی که یکی از بستگان کوچک خانم بود، در خواب قبری را می بیند که دختری حدودا ۱۳ ساله بالای آن ایستاده است که به او می گوید مرا آشکار کن. ایشان پس از آن خواب در فکر فرو می رود ولی تعبیر خواب را به بعد موکول می کند تا اینکه دوباره آن خواب برایش تکرار می شود و این بار او دست به کار شده و ناحیه مورد نظر را می شکافد و قبر نمایان می شود. اتاقکی از گل و خشت بر روی آن می سازد. بدلیل اینکه ملا عباسعلی وارثی(پسر) نداشته، به کوچک خانم سفارش می کند که این مکان را آباد و تولیت آن را بر عهده بگیرد. (بیشتر…)

یک سال پیش