1 اردیبهشت 1403
از سال ۱۳۹۱
شیخ محسن قنبریان

اتفاقی نیکو // ستایشی برای شیخ محسن قنبریان و لزوم نهادهای مردمی

اخیرا نامه ای سرگشاده از سوی آقای شیخ محسن قنبریان خطاب به شورای شهر و شهرداری بهبهان با عنوان ” شبهه ی ربا در مصوبه شورای شهر” در فضای مجازی منتشر شد که می بایست آنرا اتفاقی بسیار مبارک و میمون قلمداد نمود.

غرض از این نوشتار بررسی و کنکاش در صحت و سقم موارد مطروحه در نامه اشاره شده نیست، بلکه هدف اصلی پرداختن به نفس چنین نامه نگاری ها و خاص تر آنکه گام نهادن در وادی شناخت آسیب ها و اقدام اساسی و عاجل نمودن از سوی این قبیل اشخاص و جریان های اثرگذار می باشد.

این کنش سیاسی – اجتماعی از آن حیث تامل برانگیز و حائز اهمیت است که بندرت شاهد حرکت اثربخش و یا مکتوبی از سمت ایشان و هم اندیشانشان بوده ایم و هر از گاهی هم که فریادشان برای شهرمان بلند شده، بیش از آنکه مفید به فایده باشد، یا به هیاهویی منجر شده که پس از مدتی فروکش نموده است و یا اینگونه فریادها که گاها توام با فشارها بوده اند غمی افزوده است بر غم هایمان. پس همین مقدار هم از سوی آقای قنبریان پذیرفتنی و مغتنم است و شایسته است به فال نیک گرفته شود.

همه ی شهروندان بهبهانی را، بسان سایر بلاد، به رغم تفاوت در سلایق و نگرش ها دردهای مشترکی هست که بروز این دردها می تواند علاوه بر سست همتی مسئولین، ناشی از عدم هوشمندی و فرصت شناسی مناسب و نیز ناآگاهی عامه شهروندان از حقوق شهروندیشان باشد.

بنابراین باید باشند افراد و جریان هایی که این دردهای مشترک را بشناسند و بشناسانند و از برایش راه چاره ای پیش روی دیدگان مسئولین و مردم قرار دهند، تا شاید چاره اندیشی ها کارگر افتد و در این سامان نیز بوی بهبود ز اوضاع جهان شنیده شود.

نیاز مبرم جامعه امروز ما و بویژه شهر ما، حضور و ورود موثر نهادهای مردم نهاد است که چونان اهرمی پیش برنده در کنار رسانه های جمعی، هم چشم بیدار جامعه و هم یاریگر مردم در حل مشکلاتشان باشند.

اساسا تشکل های مردم نهاد(NGO) شاخه های گوناگون با رویکرد ها و کارکردهای متفاوت را شامل می شود که به نظر تشکلات مذهبی یا به عبارت بهتر هیئت های مذهبی می توانند در این مقوله بگنجند، که هم با فرهنگ و آئین عامه مردم سرزمین ما سازگاری دارند و هم تقریبا بصورت خودجوش و مردمی اداره می شوند.

در سپهر سیاسی – مذهبی شهر بهبهان نقش جریان های مذهبی ( هیئت های مذهبی و مسجد بلال با محوریت آقای قنبریان) با پیروانی هرچند قابل شمارش اما محترم و اثرگذار، انکار ناپذیر است.

شیخ محسن قنبریان
شیخ محسن قنبریان

حال از این رهگذر و به مثابه ی تشکل های مردم نهاد، این جریان های مذهبی می توانند علاوه بر وظیفه اصلی خود که تبلیغ دین و برگزاری مراسمات دینی است و گهگاهی برگزاری همایش های سیاسی، که هم ضد وحدت است و هم بذر تفرقه می پراکند و خروجی اش هدایت به سمت ناکجاآباد است، از پتانسیل بالقوه ی خود در جهت رفع مشکلات عدیده ای که گریبان گیر شهرمان است، استفاده نمایند. حال اگر این پتانسیل عظیم در مسیر درستی قرار گیرد چه بسا منشا اثرات و خیراتش فراتر از کف و شادمانی و اشک گرفتن باشد.

جناب قنبریان هم به شخصه از این ظرفیت برخوردارند که به تعبیر مرحوم دکتر شریعتی یکی باشند که در کنارش صفرها قرار می گیرند؛ و اکنون ایشانند که باید انتخاب کنند صفرها را به سرمنزل مقصود برسانند و یا آنها را به چاه ویل رهنمون سازند.حس مسئولیت پذیری و عدم عافیت طلبی جناب قنبریان در ابتدای نامه نگاری سرگشاده، بسیار ارزشمند و قابل تامل است و می تواند نقطه ی عطفی باشد برای این جریان و رهروانش.

بهبهان ما به سبب آفت عدم تحمل سلیقه و رای مخالف و همچنین منیت ها و حسادت ها، رنج های بیشماری دیده است. و اگر تاکنون این رفته بر روزگار ما، به سبب حضور کم رنگ نهادهای مردمی شناسنامه دار و کارا است. و البته نباید این نکته از نظر پنهان بماند که اراده حاکمان ملی و شهری به سبب بروز سوء تفاهماتی که قابلیت حل شدن دارند نیز در جهت تقویت این نهادها نبوده است.

شهروندان عزیز بهبهانی؛

رسیدن به ساحل آرامش، مستلزم تقویت نهادهای مدنی و مردمی شهرمان است و به خاطر داشته باشیم که به دور از هرگونه خودکامگی، بهبهان درد مشترک است، دردی که هرگز جدا جدا درمان نمی شود.

    جالب اینکه در روزنامه سایه که امروز دیدم، این عمل رو یک عمل خداپسندانه!!! عنوان نموده بود.
    آدم میمونه تو کارای این آقای […] روزنامه نگار!!!
    با پول و خبراش، آدما رو خوب یا بد میکنه که باید تاسف خورد.

    جناب مهاجرانی
    هدفتان از این نوشته چه بوده؟
    در منگنه قرار دادن قنبریان برای پیوستن به جریان شماست؟؟؟
    یا هدفتان جذب مسجد بلال برای حرکت های مردم نهاد بوده؟؟؟
    یا هدفتان یادآوری حرکت های گذشته ی مسجد بلال بوده؟؟؟

    نمیدانم …..

    اما اگر هدفتان دعوت برای همکاری است، اولین قدمش درست دعوت کردن است، شما می فرمایید که ” این جریان های مذهبی می توانند علاوه بر وظیفه اصلی خود که تبلیغ دین و برگزاری مراسمات دینی است و گهگاهی برگزاری همایش های سیاسی، که هم ضد وحدت است و هم بذر تفرقه می پراکند و خروجی اش هدایت به سمت ناکجاآباد است” …
    ” این کنش سیاسی – اجتماعی از آن حیث تامل برانگیز و حائز اهمیت است که بندرت شاهد حرکت اثربخش و یا مکتوبی از سمت ایشان و هم اندیشانشان بوده ایم و هر از گاهی هم که فریادشان برای شهرمان بلند شده، بیش از آنکه مفید به فایده باشد، یا به هیاهویی منجر شده که پس از مدتی فروکش نموده است و یا اینگونه فریادها که گاها توام با فشارها بوده اند غمی افزوده است بر غم هایمان. پس همین مقدار هم از سوی آقای قنبریان پذیرفتنی و مغتنم است و شایسته است به فال نیک گرفته شود”

    اگر بندرت شاهد حرکت اثربخشی از این مجموعه بوده اید و حرکات سیاسیشان سبب تفرقه بوده، وحدت چه لزومی دارد؟؟
    مگر می شود با نکوهش یک جریان، آن جریان را جذب کرد؟؟؟
    بهتر بود بجای اینکه فقط تیتر مقاله را به ستایش این حرکت اختصاص میدادید، در متن هم از وحدت سخنی مگفتید تا شاید چاره ساز شود…
    موفق باشید

    با درود
    به گمانم جناب مهاجرانی نکات شایسته ی ستایشی را عنوان نموده اند، لیکن اگر فضا اجازه میداد میتوانست گستره و صراحت بیشتری هم داشت و نکات دیگری هم عنوان نمود.
    باید جناب قنبریان و جانانه و همفکران ایشان بدانند که منبر مقام توصیه ی دینی ست و اگر قرار ست به حیطه ی سیاسی و اجتماعی وارد شوند باید قوانین را رعایت کنند و از مقام و جایگاه مسجد و منبر سوئ استفاده نشود.
    مرگ و درود بر این و آن بفرستند و در مقابل مردم و استقبال مردم بایستد. با علم باید در هر حوزه ای وارد شد وگرنه فشار بر روی آریاگان و توهین به اصلاح طلبان شهر و ایجاد فتنه در شهر اشتباه است

    با سلام
    گویا جناب آقای مهاجرانی قصد داشتن که آقای قنبریان رو تخریب کنن بخصوص اون قسمت که فرمودید که به ندرت شاهد حرکت اثر بخشی از طرف ایشون بودیم
    گویا سیاست باعث شده که چشمتون رو روی برخی حقایق ببندید

    در پاسخ به دیگر دوستان عزیز هم بگم که منبری که فقط حرف از ۱۳۰۰ سال پیش بزنه بدرد نمیخوره
    اسلام دینی پویاست
    لطفا در ۱۳۰۰ سال پیش اسیرش نکنید
    اگه کسی حرفی داره و این کارها رو اشتباه و باطل میدونه با ایشون صحبت کنه کما اینکه ایشون چندین بار از بزرگان اصلاحات شهرستان دعوت به مناظره کردن و اونا قبول نکردن
    منبر مقام توصیه دینی و سیاسی و اجتماعیه
    توهین ایجاد فتنه در شهر هم عجیبه
    قرار نیست که مخالف نظر سیاسی دوستان صحبت کردن -البته در چارچوب قانون که اسمش توهین باشه-
    سعه صدر خودتون رو بالا ببرید و نقد رو نسبت به عملکرد طیف سیاسیتون بپذیرید

    با عرض سلام و تشکر از جناب مهاجرانی
    فکر کنم بیشتر از اینکه سپاس و تشکر از آقای قنبریان باشه تخریب شدن جریان فکری مسجد بلال هست.
    درسته که بارها بوده تلاشهای این جریان سودی برای شهرمون نداشته ولی در دلسوزی این طیف فکر ی و خصوصا آقای قنبریان شکی نیست.
    امیدوارم روزی فرا برسه به جای تخریب و تصفیه های شخصی و سیاسی ، مسولین و فعالان سیاسی به فکر پیشرفت شهر همیشه مظلوم بهبهان باشند
    به امید روزهای بهتر برای فضای سیاسی شهرمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک سال پیش